فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

جادوگر خون: بقا همراه یک ساکیباس

روزی روزگاری با خواهر خوندم

آخرین اطلاعیه‌ها

درود.
با پیگیری‌های انجام شده درگاه سایت دوباره فعال و قابل دسترسی شد.

دسترسی سریع

انتشارات

همه

برترین‌های ماه

نوشته شده

رتبه: 1
قلعه ی شیطان 632
رتبه: 2
بذر کتان 323
رتبه: 4
سیستم بقا 199
رتبه: 5
حربه‌ی احساس 189

به‌روز شده‌ها

همه

دسته‌بندی‌ها

همه

بریده‌ای از کتاب

کتاب

آن شیء یک زنگوله‌ی کوچک برنزی رنگ بود که در چند جا فرو رفتگی داشت و حتی قسمتی از آن به‌زور کنده شده بود یا شاید هم به دلیل قدیمی بودنش ترک خورده و افتاده بود. آن زنگوله اساساً شبیه یک چیز بی‌مصرف به‌نظر می‌رسید. با این حال، اگرچه ظاهرش بسیار زشت بود اما بای‌زه‌مین کسی نبود که یک کتاب را از روی ظاهرش قضاوت کند. گرچه ناامید شده بود اما آن را برداشت تا بررسی‌اش کند.

بلاگ و مقالات

همه