مروری بر کتاب Beginner's Guide to Writing a Novel
مروری بر کتاب Beginner's Guide to Writing a Novel
این کتاب سعی کرده تا به طور دقیق، در مورد چالشهای نوشتن رمان یا ناول صحبت کنه. هر چند بخش زیادی از توضیحات به نحوه ی انتشار رمان در کشورهای جهان اوله اما گزارشاتی که از نویسندهها در مورد نحوهی غربال یک اثر داستانی جمع آوری کرده، تا حد زیادی مفید و ارزشمنده.
نویسنده سعی کرده تا ریز و درشت چالشهایی که پیش روی یه رماننویس وجود داره رو بررسی کنه و جوابهای کاربردیای رو ارائه بده.
انگیزهی نویسندهها
یکی از اولین پرسشهایی که در این کتاب مطرح شده، انگیزهی نویسندهها از نوشتن رمانه. اول از زبون نویسندههای مختلف به این سوال جواب داده. جالبه که خیلی از این نویسندهها انگیزههای اقتصادی داشتن و در ادامه چیزایی مثل سرگرم شدن رو مطرح کردن.
خب این انگیزهها زیاد برام جالب نبود و فقط یکی از این نویسندهها یک جواب متفاوت داد، گفت من مینویسم چون باور دارم که نوشتن میتونه تغییر ایجاد کنه.
هر چند منظور ایشون از تغییر، بیشتر متوجه تغییر دنیا بود. اونچه که برای من مهمه اینه که داستان نوشتن چطور میتونه باعث تغییر خودمون بشه؟ چطور میتونیم از داستان نویسی به عنوان ابزار و آزمایشگاهی استفاده کنیم که وضعیت روانی خودمون رو بهبود ببخشه؟
برای شخصیتها، یک داستان نانوشته درست کنید
شخصیتهای تنها و فردگرایی که وابستگی بخصوصی به زمینههای خانوادگی و محدودیتهای فرهنگی ندارن خیلی کمیابن. نقصها و رفتارهای احمقانهی افراد عموما ریشه گرفته از زندگی خانوادگی و جوامع کوچکی هست که درونش رشد کردن.
نویسنده توصیه میکنه که همچین مسائلی رو نادیده و شخصیتها و چالشهای درون داستان رو به کمکش رشد بدیم.
ایشون عقیده دارن که اصولا هیچ شخصیتی بی نقص نیست و شخصیتهای کاملا صیقلی و باهوش و بی نقص، میتونن غریبه جلوه کنن و مخاطب نتونه باهاشون ارتباط بگیره. توصیه اینه که یک داستان کوتاه و فرضی برای گذشته و خانواده ی شخصیت ها در نظر گرفته بشه هر چند در طول داستان، به طور مستقیم اشاره ای به این داستان های پنهان نشه.
داشتن این داستانهای پنهان میتونه کمک کنه تا بتونید واکنشها، تصمیمات و انتخابهای متفاوت تری رو پیش روی شخصیتهای رمانتون تصور کنید.
چاپ فیزیکی کتاب، بسیار کهنه و دردسر سازه
توی این کتاب، سعی شده تا در مورد مراحل چاپ کتاب، از زمانی که نسخهی اولیه رو برای ناشر یا ویراستار میفرستید تا زمان بعد از انتشار توضیح بده. این دردسرها مختص یه جامعه ی جهان اولی هستن و قطعا چاپ کتاب توی جوامع دیگه میتونه سخت تر هم باشه.
وقتی این قسمتها رو میخوندم، از خودم پرسیدم که اگر توی یه کشور جهان اولی بودم، حاضر بودم این مراحلو طی کنم تا کتابم چاپ بشه؟ و جوابم منفی بود.
کتاب خودش نوعی ابزاره و من هیچ دلیلی نمیبینم که چیزی مثل اینترنت رو کنار بذارم تا بتونم کتابمو به صورت فیزیکی و با این همه دردسرهای بیخود چاپ کنم.
شاید برخی بگن که چاپ کتاب میتونه سود بیشتری داشته باشه یا طیف متفاوتی از مخاطبا رو پوشش بده.
به نظرم این طیف از مخاطبا هستن که سلیقهی کهنهای دارن و با محدود کردن خودشون به نسخههای چاپی، از مزایای اینترنت و کسب تجربه از این بستر بی بهره میشن.
ابزارای کتاب خوان مدرن خیلی متنوع و بهینه هستن و کار کردن باهاشون میتونه زمان و موقعیتهای بیشتری رو برای فرد علاقهمند به مطالعه فراهم کنه.