NovelEast

خانه

ورود

ثبت‌نام

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

نقد و بررسی محتوای ناول سگ‌های ولگرد بانگو بخش اول

نویسنده: Laura30
|
انتشار: 2 ماه قبل

نقد و بررسی محتوای ناول سگ‌های ولگرد بانگو بخش اول

ناول Bungo Stray Dogs اثر کافکا آساگیری، یک ناول جذاب با عناصر دنیای تخیلی هست. در جریان این ناول، طیف زیادی از شخصیت ها با قدرت های ماورایی حضور دارن و در یک جنگ دائمی با سازمان ها و افراد شرور به سر می برن.

نویسنده در نوشتن این داستان از شخصیت های واقعی دنیای ادبیات الهام گرفته که از جمله نکات بسیار جالب و محبوب این داستان هست.

فضای این ناول تا حد زیادی پویا و جذابه و موضوعاتی مثل عشق، دوستی، جنگ، قدرت، خیانت و غیره رو پوشش میده.

یکی از مهم ترین نقد هایی که عمدتا به این داستان وارد شده اینه که در بعضی قسمت ها، شخصیت هایی حضور دارن که به طور دقیقی توصیف نشدن و همچنین شاهد اتفاقاتی هستیم که به نظر میرسه عمق معنایی خاصی ندارن....

سگ‌های ولگرد بانگو از جمله ناولاییه که به رغم بهره مندی از عناصر دنیای فانتزی و قدرت‌های فراانسانی، تمرکز نسبتا مناسبی روی گسترش وجه روانی شخصیت‌ها گذاشته.

هشدار: این نقد میتونه محتوای داستان رو لو بده.

سگ‌های ولگرد بانگو به واسطه‌ی انیمه‌اش در وب فارسی به شهرت رسیده و این موضوع به لطف دوبله‌ی با کیفیت تونسته مخاطبین بیشتری رو به خودش جلب کنه. تا پیش از دیدن سگ‌های ولگرد بانگو و کنجکاوی در مورد ریشه‌ی شکل گیری این داستان، اطلاعی در مورد دنیای ناول و طیف وسیع طرفداراش نداشتم.

بعد از دیدن انیمه، مانگای کار رو خوندم و متوجه شدم که چقد بین انیمه و مانگا تفاوت وجود داره. با وجود جذابیت‌های رنگی و اکشن انیمه، مانگا محتوای داستانی غنی و کامل‌تری داشت. این حدس در نظرم به وجود اومد که ناول این کار، ممکنه به مراتب، غنی‌تر و کامل‌تر هم باشه. زمانی که خوندن ناول سگ‌های ولگرد رو شروع کردم، مهر تاییدی به حدسم خورد.

با وجود انتقادات منفی‌ای که به سیر داستانی این ناول دارم اما همچنان چیز‌های تحسین برانگیز زیادی رو درونش می‌بینم و این موضوع، راغبم کرد که با کنار گذاشتن پیش زمینه‌های قبلی از انیمه و مانگا، مشغول مطالعه و نقد ناول بشم.

معرفی کونیکیدا و دازایی سان

دازایی سان نمونه‌ی کاملی از فردی با قدرت آنالیز بالاست که از ابتدای ناول، ذهن ایده‌آل گرای کونیکیدا رو به چالش میکشه. بر خلاف انیمه، ناول روی توصیف جنبه‌های روانی شخصیتا و نحوه‌ی نگاهشون به مفاهیم زندگی کار کرده.

فصل‌های ابتدایی، تا حد زیادی به معرفی شخصیت دازایی و کونیکیدا اختصاص داده شده و این دو در ابتدا بسیار ناسازگار به نظر میرسن.

در ادامه میشه دید که دازایی لیاقت و زیرکی خودشو به راحتی اثبات میکنه. کونیکیدا حتی در ملاقات ابتدایی با دازایی سان، برای لحظه ای میتونه یک نگاه عمیق و خردمندانه رو پشت چهره‌ی پر از جنون دازایی سان ببینه با این وجود، چسبیدن افراطی کونیکیدا به ایده‌آل گرایی و انضباط فردی، به سختی باعث میشه تا بتونه به تحسین دازایی سان بپردازه.