باز: تکامل آنلاین
قسمت: 45
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
فصل ۴۵ - گاهی اوقات میانبری وجود ندارد
«لعنت. این بیشتر از چیزی که فکر میکردم داره طول میکشه.»
لیام حرکت کرد، ضربه اش یک بار دیگر به سمت خرس پایین آمد. دست دیگرش به سرعت تکه ای میوه را بیرون آورد و در دهانش فرو کرد تا استقامت خود را بازیابی کند.
اگرچه سلامتی او ضربه ای نمی خورد، اما استقامتش مانند آب از سطل زنگ زده می چکید. بنابراین او به سرعت میوه را جوید در حالی که بقیه بدنش به راحتی به حرکت خود ادامه داد.
با این حال، او هنوز هیچ نشانه ای از توقف یا افزایش سرعت حملات خود نشان نداد.
او وقت گذاشت و فقط از نوع خاصی از حمله استفاده کرد که یک ضربه ی شمشیر مستقیم بود، حداقل برای دیگران اینطور به نظر می رسید.
او حملات قوی تری در زرادخانه خود داشت، اما به طرز عجیبی، علیرغم زمان زیادی که طول کشید، تنها از همین حمله استفاده کرد.
تقریباً به نظر می رسید که او برای چیزی معطل می ماند یا صرفاً وقت خود را بیهوده می گذراند. در واقع، لیام هیچ کدام از این کار ها را نمی کرد در واقع او در حال تمرین بود.
اگر او همین تمرین را در جای دیگری انجام می داد، هدف تمرینش اینقدر دوام نمی آورد. هدفش در عرض یک ثانیه در دستان او از بین می رفت و آموزش آنچنان موثر نبود.
اما به لطف دفاع قوی خرس و این که یک رئیس میدان پیشرفته بود، به یک هدف عالی برای او تبدیل شد.
لیام قصد نداشت این فرصت را از دست بدهد و به بهترین شکل ممکن تمرین کرد و در مورد آنچه که او تمرین می کرد... چیز جالبی وجود نداشت.
او هیچ دانشی از تکنی...
کتابهای تصادفی
