فصل ۳۷۳ - راه اندازی اقامتگاه انجمن

لیام پس از به جیب زدن طلاها و انتشاز استراتژی بین شش انجمن کوچک بی‌نام، وقت را تلف نکرد و با عجله به سرزمین شیاطین بازگشت.

در آنجا، او یک بار دیگر اطمینان حاصل کرد که همه جغدهای گرازی در مسیر هستند و ارسال هرزنامه انبوه به طور مؤثر انجام می‌شود.

تنها پس از بررسی همه چیز، او در نهایت روی تخت خود نشست تا آرام شود. این بود. اکنون مقدمات کار تکمیل شده بود. بمب روشن شده بود.

اکنون تنها کاری که او باید انجام می‌داد این بود که منتظر بماند و صدای انفجار با صدای بلند را تماشا کند و آتش بازی درخشانی که آسمان را فرا می‌گیرد تماشا کند.

لیام چند نفس عمیق کشید، ماهیچه‌ هایش را آرام کرد و یک بار دیگر به قلمرو شیون برگشت. با سفر به این طرف و آن طرف، او تا جایی که می‌توانست از پورتال شخصی خود استفاده می‌کرد.

لیام در تمام اطلاعاتی که به اشتراک می‌گذاشت، این حقیقت را در مورد پورتال‌های سرزمین شیاطین به‌ عنوان شکاف فضایی کاملاً حذف کرد.

او هرگز قصد نداشت آن را از همان ابتدا فاش کند.

«الان که این کار انجام شد، باید مرحله بعدی کار رو شروع کنم.»

لیام زمان را بررسی کرد و یک یادآور برای ۳ ساعت تنظیم کرد. احتمالاً آن زمان بود که انفجار شروع می‌شد.

در این بین کارهای دیگری هم داشت که باید به آن‌ها رسیدگی کندمی‌کرد.

لیام به داخل ساختمان اداری برگشت و به یکی از باجه‌های آزاد رفت.

از آنجایی که بیشتر انجمن‌ها روی تهاجمات شیاطین متمرکز بودند، خوشبختانه مکان خیلی شلوغ نبود.

«من اینجام تا اقامتگاه انجمنم رو توسعه بدم.» لیام انگشتانش را روی پیشخوان زد.

زن زیبایی که آن طرف نشسته بود موهایش را چرخاند و با غرور سرش را بلند کرد تا چیزی بگوید.

با این حال، به محض اینکه لیام را دید، قیافه‌ اش به شدت تغییر کرد و با نگرانی از روی صندلی بلند شد.

«لطفا من رو به خاطر اشتباهم ببخشید، لرد دوک. از این‌ طرف، لطفا از این طرف بیایند.»

زن خود را تکان داد و لیام را به یکی از اتاق‌های خصوصی در داخل ساختمان هدایت ...