تشکیل شدن جهان از یک شهاب سنگ آغاز میشود.
قسمت: 2
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
چپتر دوم: ادراک شهاب سنگ
والی با ادراک خود اطراف را بررسی کرد، متوجه شد در گوشهٔ منظومه فقط شهاب سنگ ها و سیاره های بسیار کوچک و ضعیف وجود دارند، دقیقا مثل خودش، والی به طور غریضی به نزدیک ترین شهاب سنگ هم اندازه اش حرکت کرد، آمار آن شهاب سنگ دقیقا مشابه با آمار خودش بود، روز ها زمان برد تا والی به شهاب سنگ برسد تا برخورد آنها آغاز شود.
دو شهاب سنگ هم اندازه به یکدیگر برخورد کردند، زمانی که این اتفاق افتاد گویی زمان برای هر دو متوقف شده بود، دردی غیر قابل وصف بر هر دوی آنها وارد شد، زیرا هر دو هم اندازه و هم قدرت بودند، این مبارزه مبارزهٔ اراده ها بود!
هر دو شهاب سنگ شروع به ترک برداشتن کردند، برایشان مهم نبود، بالاخره یک روز نابود میشدند، مرگ برای شهاب سنگ ها اهمیت نداشت، مرگ؟ پوچ ترین چیز در دنیا برای شهاب سنگ ها همین کلام بود، والی نیز این خصیصه را در این چند ماه تقویت کرده بود، اما احساس درد چیزی نبود که بتواند با ارادهٔ عادی از پس آن بر بیاید.
زمان متوقف شد، ادراک والی به کار افتاد، ولی اینبار احساسی و انسانی تر، سوالی که در ذهنش به وجود آمد او را از درون بی اراده کرد.
_ چرا دارم میجنگم... م-من مُردم! من هیچ چیزی برای از دست دادن ندارم! مضحکه که دارم تلاش میکنم که زنده بمونم..!
اگر والی چشمانی داشت هم اکنون اشک از آن سرازیر میشد، اگر دستی داشت خود را خفه میکرد تا بمیرد، اگر زبانی داشت دنیا را لعنت میکرد، اگر پایی داشت خود را از بالا به زمین میزد، اگر عشقی داشت اراده ای داشت، ولی...
_همه چیز پوچه! مرگ؟ زندگی؟ عشق؟ اراده؟ همهٔ این ها برای من پوچه! همه چیز پوچه... مگه من چه گناهی کردم که الان باید یک شیء باشم؟!
_من قبلا یک عشق داشتم، قبلا عاشق بودم... قبلا ارادهای برای زندگی داشتم! همهٔ اینارو اون سرطان از من گرفت؟! معلومه که نه!
_اون دکتر... اون دکتر احمق رو میکشم، تیکه تیکه اش میکنم! با یک تشخیص اشتباه باعث این شد که من عشق و کارم رو از دست بدم، و مترتّب بر اون انسانیّت خودم رو هم از دست بدم... قسم میخورم یه روز میکشمش! انتقامم رو میگیرم، برای اون باید زنده بمونم..! آره، باید به عنوان یک شهاب سنگ زنده بمونم... انتقامم رو میگیرم!
زمانی که والی از ادراک درونی اش خارج گشت متوجه شد که شهاب سنگِ رو به رویش به هزاران قسمت تقسیم شده است، او تکه های تاریک را میدید که بر وجودش وارد میشدند.
[ یک شهاب سنگ درجه F توسط شما تخریب شد، 2 امتیاز سیستم و 5 ایکس پی دریافت شد. ]
[دستاورد جدید! 'اولین تخریب' 4 امتیاز سیستم و 2 ایکس پی به دست آمد.]
والی تمام ادراکش را روی صفحهٔ سیستم قرار داد، او مجبور بود چند روز در این مکان بماند تا بدن ترک برداشته اش کاملا ترمیم شود.
4 روز بعد...
[شما به سلامت کامل رسیدید...]
{موارد ارتقای سطح عادی1}
[ ارتقای طول شهاب سنگ: 1 امتیاز سیستم (0 از 10 ارتقا)]
[ ارتقای عرض شهاب سنگ: 1 امتیاز سیستم ( 0 از 10 ارتقا)]
[ ارتقای قدرت شهاب سنگ: 1 امتیاز سیستم ( 0 از 10 ارتقا)]
[ ارتقای استقامت شهاب سنگ: 1 امتیاز سیستم ( 0 از 10 ارتقا)]
[ ارتقا نیروی فراطبیعی شهاب سنگ: 10 امتیاز (0 از 5 ارتقا)]
[ ارتقا سرعت شهاب سنگ: 20 امتیاز سیستم ( 0 از 3 ارتقا)]
[ ارتقای هسته مرکزی شهاب سنگ: 100 امتیاز سیستم ( 0 از 1 ارتقا)]
والی به طور ناخودآگاه و فقط با کمک ادراکش گزینه های ارتقای طول و عرض را انتخاب نمود.
[3 متر به طول اضافه شد، 3 متر به عرض افزوده شد.]
[دستاورد جدید به دست آمد! اولین ارتقا! 5 امتیاز سیستم و 10XP به دست آمد.]
والی به طور ناخودآگاه هر 5 امتیاز را روی قدرت گذاشت، ادراک او از اراده اش قدرتمند تر بود، پس تمامی تصمیم ها به لطف ادراک و غریضه اش بود.
[ 0.05 صدم به قدرت افزوده شد.]
[ نام:؟؟؟
نوع: شهاب سنگ
سن: 4 ماه و 1 هفته و 3 روز
عنصر ذاتی:؟؟؟
درجه خطر: F
درجه: عادی1 (17/100XP)
نیروی فراطبیعی: 0.1
استقامت: 0.01
سرعت: 1 کیلومتر در ثانیه.
قدرت: 0.06
مهارت ها:؟؟؟
لقب ها:؟؟؟
طول: 13 متر.
عرض: 8 متر.
اندازهٔ هستهٔ مرکزی: 1×1 میلی متر.
جمعیت محل سکونت موجودات زنده: 0 ]
والی زمان را از دست نمیداد، او اکنون یک اراده داشت، هر چند کوچک، او میخواست عامل بدبختی اش را مجازات کند، او باید زنده میماند، هر چند به عنوان یک شهاب سنگ.
هفت ماه بعد...
ماه ها به سرعت میگذشتند و والی یک به یک شهاب سنگ های کوچکتر را پودر میکرد و برای ارتقای خود استفاده مینمود.
[یک شهاب سنگ درجه F توسط شما نابود شد، 1 امتیاز سیستم و 3 ایکس پی دریافت شد.]
[یک شهاب سنگ درجه F توسط شما نابود شد، 4 امتیاز سیستم و 3 ایکس پی دریافت شد. ]
[یک شهاب سنگ درجه F توسط شما نابود شد، 7 امتیاز سیستم و 5 ایکس پی دریافت شد]
[یک شهاب سنگ درجه F... ]
[یک شهاب سنگ... ]
[موجودی فعلی: 20 امتیاز سیستم.]
والی برای نابود کردن هر یک از این شهاب سنگ ها مجبور بود هفته ها را بپیماید و با همان خستگی آن شهاب سنگ ها را به چالش بکشد، ولی او تسلیم ناپذیر شده بود، یکی از صفات شهاب سنگ ها سرسختی است، والی با وجود زندگی به عنوان یک شهاب سنگ آن صفت را در خود تقویت کرده بود.
[20 امتیاز سیستم خرج شد، 0.05 صدم به قدرت افزوده شد{نهایت} ، 0.10 صدم به استقامت افزوده شد{نهایت}، 2 متر به طول افزوده شد، 3 متر به عرض افزوده شد.]
[ نام:؟؟؟
نوع: شهاب سنگ
سن: 11 ماه و 3 هفته و 4 روز
عنصر ذاتی:؟؟؟
درجه خطر: F
درجه: عادی1 (47/100XP)
نیروی فراطبیعی: 0.1
استقامت: 0.10
سرعت: 1 کیلومتر در ثانیه
قدرت: 0.10
مهارت ها:؟؟؟
لقب ها:؟؟؟
طول: 15 متر.
عرض: 11 متر.
اندازه هسته مرکزی: 1×1 میلی متر.
جمعیت محل سکونت موجودات زنده: 0 ]
{موارد ارتقای سطح عادی1}
[ ارتقای طول شهاب سنگ: 1 امتیاز سیستم (5 از 10 ارتقا)]
[ ارتقای عرض شهاب سنگ: 1 امتیاز سیستم ( 6 از 10 ارتقا)]
[ ارتقای قدرت شهاب سنگ: 1 امتیاز سیستم ( 10 از 10 ارتقا)] {نهایت}
[ ارتقای استقامت شهاب سنگ: 1 امتیاز سیستم ( 10 از 10 ارتقا)] {نهایت}
[ ارتقا نیروی فراطبیعی شهاب سنگ: 10 امتیاز (0 از 5 ارتقا)]
[ ارتقا سرعت شهاب سنگ: 20 امتیاز سیستم ( 0 از 3 ارتقا)]
[ ارتقای هسته مرکزی شهاب سنگ: 100 امتیاز سیستم ( 0 از 1 ارتقا)]
[اخطار! اتفاقات عجیب، موجودات زنده ای در حال به وجود آمدن روی شهاب سنگ هستند، زمان باقی مانده برای به دست آوردن جاذبه (یک سال)، شکست: موجود زنده به وجود نمی آید.]
این داستان ادامه دارد...
کتابهای تصادفی

