چپتر ۳۱۵: دویدن

ابر سیاهی به سرعت در اطراف نوآ شکل گرفت، ظاهر شیطانی او پس از اینکه ریشه‌های دریای هوشیاری او در سومین رون کسیر گرفتار شد، دوباره تغییر کرد.

شاخ و دم شکل شیطان بزرگ شده بود و انگشتان نوآ به نیش‌های نوک تیز تبدیل شده بود، این طلسم، اکنون او را شبیه یک دیو واقعی می‌کرد تا یک انسان با زره گازی.

نفس در دانتیان او به سرعت تخلیه می‌شد، مایع نفس برای حفظ یک طلسم با قدرت رتبه سوم کافی نبود، بنابراین ذخایر نوآ با سرعتی سریع کاهش یافت و او را به پایان رساندن نبرد با سرعت هر چه بیشتر مجبور کرد...

ده تهذیب‌گر قرمز با دیدن دود سیاه مسیر خود را متوقف کردند، میزان خطری که از آن احساس می‌کردند از شمشیرهای سیاه او بیشتر بود، آن‌ها هیچ اطمینانی به عبور ایمن از آن شرایط نداشتند.

به همین دلیل پس از یک مکث کوتاه، همه آن‌ها شروع به حمله با طلسم هایشان کردند...

سربازان امپراتوری یک منطقه خالی بزرگ در اطراف نوآ ایجاد کرده بودند، آن‌ها نمی‌خواستند در نبرد او با سربازان قرمز گرفتار شوند.

به همین دلیل است که تهذیب‌گران در مرحله جامد از راه‌اندازی طلسم‌ها دریغ نمی‌کردند، به هر حال منطقه خالی بود، آن‌ها با آن حملات مخرب به متحدان خود آسیب نمی‌رسانند.

قطعه‌های یخ، گلوله‌های آتشین، و جانورانی با عناصر مختلف با سرعت زیاد به سمت نوآ حمله می‌کردند، او تماشا می‌کرد که چگونه آن طلسم‌ها هوا را میبریدند و قصد داشتند با چهره‌اش برخورد کنند.

«حتی اگه فرم شیطانی من الان در رتبه سوم باشه، دفاع از طلسم‌های زیاد فقط نفس من رو کاهش میده، ارزشش رو نداره...»

به نظر می‌رسید که به محض اینکه او شروع به فکر کردن کرد، طلسم‌ها سرعت خود را کاهش دادند، سرعت تفکر یک دریای آگاهی رتبه ۳ به او این احساس را داد که وقتی او در مورد قدم بعدی خود فکر می‌کرد، سرعت دنیای اطرافش کند میشد...»

«وقتشه که از ه...