قسمت ۳۲۴: ملوانها

« سه تا کوسه سر چکشین که تو یه دسته نیستن و همشونم سطح چهارن.»

نوآ وضعیت را از موقعیت خود بر روی لاک لاک پشت بررسی کرد.

«یکیشون از بقیه قوی‌تر به نظر میاد، ممکنه که دردسر ساز بشه...»

نوآ یک جادوگر رتبه ۳ بود، اما تکنیک‌ها و طلسمهای او در آن محیط کارساز نبودند.

طلسم لرزش روحی در برابر تهذیب‌گران بسیار مفید بود، اما جانوران جادویی، دریای اگاهی نداشتند، این طلسم در بهترین حالت می‌توانست آن‌ها را کمی گیج کند.

فرم کامل شیطانی مؤثر بود. این طلسم، بیش از حد قدرتمند بود و اگر از آن استفاده می‌کرد، لاک لاک پشت که جای پای نوا بود، حتما آسیب می دید.

«دانتیانم تا نصفه باز پرشده، ولی نمی‌دونم این دفعه می‌ارزه که مبارزه کنم یا نه.»

نوآ موهبت نفس را سرجایش گذاشت و با حالتی متفکر به کوسه‌هایی که در حال نزدیک شدن بودند خیره شد.

«یعنی رهبرشون تو رده میانی قرار داره؟»

قوی‌ترین کوسه، دو متر از دو جانور دیگر بلندتر بود، بسیار قوی‌تر از آن‌ها به نظر می‌رسید.

سطح چهارم نیز دارای رده‌هایی بود، نوآ فقط با جانورانی جنگیده بود که در رده‌های پایین سطح چهار بودند و از مهارت واقعی مبارزه موجودات قویتر خبری نداشت.

«اگه روی زمین بودیم دوست داشتم باهاش مبارزه کنم اما اینجا به‌نظر کار درستی نمیاد.»

او هنوز در حال فرار بود، تنها پس از رسیدن به مجمع‌الجزایر مرجانی می‌توانست به طور کامل خیالش را راحت کند.

«ضعیف‌ترینشون رو شکست می‌دم و بعد سفرم رو از سر می‌گیرم.»

نوآ به سرعت تصمیم گرفت و بال هایش را زمانیکه لاک را در حلقه فضایی خود قرار داد برافراشت.

سپس به پرواز در آمد.

به نظر می‌رسید که سه کوسه از ناپدید شدن ناگهانی لاک پشت دریایی خشمگین شده و شروع به شنای دایره‌ای کردند تا ببینند که می‌توانند برخی از آثار باقی مانده از لاشه‌ آن را برد...