چپتر۳۵۱: پیکر های بنفش

زمانی که نوآ شروع به تجزیه و تحلیل حمله پری کرد، به نظر می‌رسید که زمان کند می‌شود.

«من انرژی ذهنی رو حس نمی‌کنم، پس این یک هنر رزمیه، اما نمی‌تونم عنصر اون رو بفهمم. این یک حرکت سریع و قویه، حتی با فرم دوم نمی‌تونم اونو مسدود کنم.»

نوآ نتیجه گیری کرد، پری در حالی که به سمت او حرکت می‌کرد سرعت بیشتری پیدا کرد.

هنرهای رزمی او همیشه بر سرعت و دقت متمرکز بود، حملات او نمی‌توانست با هنر رزمی رتبه ۴ که بر قدرت محض تمرکز می‌کرد، برابری کند.

پری نزدیک‌تر شد، نوآ می‌توانست احساس کند که دمای آن منطقه به دلیل حمله به ظاهر غیرقابل توقفش چگونه افزایش می‌یابد.

سپس، هنگامی که شاخ پری می‌خواست به نوآ برخورد کند، موج شوکی در میدان جنگ طنین انداز شد.

نوآ دوی سرعت سایه را فعال کرد، بعد از اینکه توانست نفس جامد را در حوزه ذهنی خود ذخیره کند، تعداد استفاده از هنر رزمی او که قادر به انجام آن بود به شدت افزایش یافت، او در آن لحظه بیش از شصت دوی سرعت در دسترس داشت!

افزایش ناگهانی سرعت باعث شد نوآ درست در مقابل چشمان پری ناپدید شود، آخرین دو را نتوانست متوقف کند، او بر روی لایه دفاعی که میدان نبرد را پوشانده بود افتاد و حکاکی‌های روی آن را میلرزاند.

پری برگشت و به حریفش خیره شد، بریدگی بلندی روی ردای او ظاهر شده بود، اما از آن خونی نمی‌آمد، فقط یک علامت سفید روی پوستش وجود داشت.

«زمانی که اون حرکت رو انجام میده، دفاعش هم هم افزایش پیدا میکنه، این ممکنه آزاردهنده باشه.»

نوآ شروع دوباره تحلیل کرد.

زمانی که پری از حمله او فرار کرد، یک طرف پری خالی شده بود، اما نتیجه ناامیدکننده بود، او موفق به وارد کردن هیچ آسیبی نشده بود.

پری با عصبانیت شکایت کرد:

«تو از تمام قدرت هنر رزمی خودت استفاده نمی‌کنی!»

«چرا باید استفاده کنم؟ من فقط می‌تونم به جاخالی دادن اد...