قسمت 382: اتاق سوزان

شعله‌های سرخ روی بدن تأثیری نداشت، گرمای آنها فقط گستره ذهنی را هدف قرار می‌داد.

تیم دیوید روی زمین سوزان نشسته بود، گوشت و لباس تهذیب‌‌گران تحت تأثیر آتش قرار نگرفته بود، اما حالت چهره یِ شان نشان‌دهنده تلاشی بود که آنها برای مقاومت در برابر فشار وارده بر دریاهای آگاهی خود می‌کشیدند.

نوآ، مانند قوی ترین‌ افراد گروهش، وضعیت کمی بهتری داشت.

سرعت متورم شدن گستره ذهنی او پس از خریدن چهارمین رون کسیر با اختلاف زیادی افزایش یافته بود، او پس از اینکه خود را برای عبور از سطح سوم منزوی کرده بود، تمرین را با سرعت بالاتری از سر گرفت...

آن ماه‌ها همراه با سه سال تمرین استفاده از نفس در ذهنش، او را در موقعیت بهتری در مقایسه با سایر تهذیب‌گران تیمش قرار داده بود، فقط دیوید و بقیه در پایه جامد سطح سوم دارای یک گستره ذهنی بودند که می توان آنها را با او مقایسه کرد...

همچنین آزمون سوم سطح دریای هوشیاری را هدف قرار نداد، بلکه سرسختی آن را هدف قرار داد، نوآ نمی‌توانست انتظار امتحان مناسب تری را داشته باشد.

نوآ بعد از اینکه به وضعیت یارانش نگاه کرد، فکر کرد.

«ارزش این آزمون به این هست که با تعداد زیادی از موجودات زنده برگذار می شه، جای تعجب نیست که عبور تیم‌های اکتشافی از این نقطه خیلی طول کشیده...»

برای سومین آزمون لازم بود که تهذیب ‌گران گرمای شعله‌های آتش را برای یک روز کامل تحمل کنند، بسیاری از تیم‌های ناآماده در گذشته در داخل آن مرده بودند.

حتی با وجود اینکه جاده‌های احتمالی زیادی در داخل هزارتو وجود داشت، آزمون سوم همیشه دارای همان وضعیت بود، بیش از بیست و پنج اتاق مشابه آن یکی ، در بسیاری از کاوش‌های قبلاً کشف شده بود و سازمان‌ها مطمئن بودند که در هزارتو، مواردی بیشتری را در خود جای داده است.

همچنین، فرار از بعد جداگانه تنها پس از گذراندن آن آزمون امکان پذیر بود، جان‌های بی‌شماری در تلاش برای ترک زمین ارثیه از دست رفته بود...

با ا...