تولد شمشیر شیطانی
قسمت: 428
قسمت 428 : نیروی مبارزه
نگرانیهای نوآ بیاساس نبود.
هویت و برخی تواناییهای او برای سایر سازمانهای زیرزمینی فاش شده بود، میتوان گفت که اطلاعات مربوط به او تا به حال رایج شده است.
چاره ای نمیشد برایش اندیشید، او مسئول نیروهای انسانی سازمانی بود که حمله به مجمعالجزایر را آغاز کرده بود، ناشناخته ماندنش غیرممکن بود.
با این حال، اگر این اطلاعات در میان سازمان زیرزمینی بود، زیاد نگران نمی شد، اما راجبش امید کمی داشت .
همه شاخههای هایو در جنگ به فرقه او ملحق نشده بودند، بسیاری هنوز می خواستند صلح را حفظ کنند و با انجام معاملات مخفیانه با سازمانهای قانونی، به آرامی قدرت خود را افزایش دهند.
از آنجایی که اطلاعات ارزشمند بود، نوآ کاملاً مطمئن بود که سازمانهای قانونی از قبل از او آگاه بودند.
«حتی اگه کشور اوترا بخاطر کینه شخصی نیروهای تقویتی قوی تری بفرستن، من نمی تونم کاری انجام بدم. قوی تر شدن همیشه تنها راه در دسترس منه.»
نوآ همانطور که در اتاق تمرین خود در قلعه حکاکی شده بود این نتایج را از افکارش استنباط کرد.
فرقه شیاطین تعقیب کننده به سرعت منطقهای را ساخته بود که مطابق استانداردهای او بود، نوا وقتی که فهمید زمان بسیار کمی صرف ساخت چیزی شبیه ناحیه تمرینی که قبلا خود را در آن شش ماه قبل از شروع جنگ حبس کرده بود واقعا شگفت زده شد...
تراکم نفس و فشار بر حوزه ذهنی او البته با آن[ناحیه تمرینی] همخوانی نداشت، اما نوآ همچنان از نتیجه راضی بود.
بابت نگرانی هایش، نوآ فکر نمی کرد که امپراطوری هزینه زیادی برای دستگیری او انجام دهد.
از این گذشته، او فقط یک مزاحم بود که برای چندین سال جلوی رویدادها را در زمین تمرینی آنها گرفته بود، امپراتوری باید به جنگهای خود رسیدگی میکرد، نوآ را تا مجمعالجزایر فقط به خاطر این دلایل تعقیب نمی کرد.
با این حال، روابط او با کشور اوترا بسیار شخصی تر بود.
نوآ مطمئن بود که خانواده بالوان هرگز او را رها نخواهند کرد، او با کشتن سه وارث و غلبه بر تعدادی از سربازان وفادار، چشمانداز آینده آن را نابود کرده بود، او مطمئن بود که در صدر فهرست تحت ...
کتابهای تصادفی


