فصل ۵۰۱

جانوران جادویی بدن‌هایی داشتند که از بدن انسان‌ها قدر تر بود، تنها ضعف آنها این بود که صاحبان آنها نمی‌دانستند چگونه پتانسیل کامل آنها را به کار بگیرند.

نوآ با ترکیب کردن خود با یک جانور، قدرت بسیار بیشتری به دست آورده بود، هنرهای رزمی او بسیار قوی‌تر می‌شد، زیرا با چنین قدرت هیولامانندی آنها را انجام می‌داد، تنها ایراد آن مصرف بیشتر نفس بود، زیرا باید حول محور قدرت فیزیکی تنظیم می‌شد. قدرت بدن.

با این حال، استفاده از یک هنر رزمی در حالی که قدرت یک جانور را به کار می‌برد، بهترین کاری نبود که نوآ می‌توانست انجام دهد.

نوآ در خلال انزوای خود عمیقاً در مورد وضعیت خود فکر کرده بود و امکاناتی را که مراکز قدرت او می‌توانستند ارائه دهند ارزیابی کرده بود. او در شرف ورود به دنیایی، پر از جانورهایی بود که قرن‌ها زندگی کرده بودند. او باید چیزی می‌داشت که بتواند با چنین تجربه‌ی عظیمی مطابقت داشته باشد.

او پاسخی را که به دنبالش بود، در هنرهای مخفی یافت.

هنرهای مخفی می‌توانند یک مرکز قدرت را تا مرزهایش سوق دهد تا به تهذیب‌گری که آن را اجرا می‌کند، موج موقتی از قدرت بدهد و به او اجازه دهد از آنچه در رتبه‌اش امکان پذیر است، پیشی بگیرد.

اگر چه چنین قدرتی مجانی نبود، مرکز قدرت پس از تحمل آن رویه استرس زا به شدت آسیب می‌دید، توازن آسمان و زمین مستلزم این مشکل بود.

با این حال، نوآ متفاوت بود.

نفس درون دانتیان نوآ در حالی که سعی می‌کرد به حالتی بالاتر برسد به جوش آمد، مقدار زیادی از آن وجود داشت که او می‌توانست در طول مصیبت از آن استفاده کند.

با این حال، نوآ برای تقویت هنر رزمی خود در حالی که از یک هنر مخفی استفاده می‌کرد، به مقادیر زیادی نفس نیاز داشت، محاسبات او به او می‌گفت که اگر بخواهد از انرژی موجود در دانتیانش استفاده کند، دانتیانش خالی می‌شود.

خالی کردن کامل دانتیانش...