فصل ۵۰۳

سه ارشد قدرت‌های نوآ را بیشتر بررسی نکردند، آنها به سادگی این واقعیت را پذیرفتند که او به سلامت وارد دنیای تهذیب‌گران قهرمان شده است.

هایو ارشدان دیگری پیدا کرده بود، دارایی‌های قهرمانی‌اش به آرامی بر تعداد آن افزوده می‌شد و پایه آن محکم‌تر می‌شد.

«وضعیت در قطعه سرزمین‌های جاودانه چطوره؟ قاره چی؟»

نوآ این سوال را پرسید. او مجبور شد در خلال انزوا کاملاً روی خودش تمرکز کند و این باعث شد که از هرگونه اطلاعات مربوط به دنیای خارج غافل شود.

با این حال، اکنون که او به درجات قهرمانی رسیده بود، نیاز به تصویری دقیق از وضعیت سیاسی کنونی داشت تا در مورد حرکت بعدی خود تصمیم بگیرد و بداند چه مقدماتی را باید انجام دهد.

ارشد آیریس انتظار این سوال را داشت و به سرعت یک گوی درخشان کوچک را به سمت نوآیی پرتاب کرد که مستقیماً آن را با انرژی ذهنی خود اسکن کرد.

گزارش‌های بی شماری هنگام اسکن گوی به ذهن نوآ وارد شد، او خیلی زود متوجه شد که وضعیت در قاره و سرزمین جدید در زمانی که در انزوا بود چگونه تکامل یافته است.

«مجمع‌الجزایر مرجانی رشد خوبی داشته، با توجه به موقعیت جغرافیایی اون تا حدودی انتظار می‌رفت. مناطق نفوذ کشور اوترا و پاپرال کشوری که در سال‌های گذشته با موفقیت نفوذهای بیشتری کرده، بیشتر نیروی انسانی جدید ما از اونجا میاد. حتی امپراتوری، سرزمین‌های زیادی رو برای تمرکز بر سرزمین جدید واگذار کرده است، اگر دارایی‌های قهرمانی بیشتری داشتیم، می‌تونستیم به طور مستقیم چهارمین کشور ارشد رو بسازیم.»

نوآ در حالی که اطلاعات مربوط به قاره را می‌خواند، فکر می‌کرد.

از آنجایی که هایو فقط بر سرزمین قدیمی متمرکز شده بود، جزئیات مربوط به نیروهای سه کشور بزرگ کاملاً مشخص بود و در برخی موارد، آنها حتی قدرت پشت اقدامات دفاعی برخی مناطق غنی‌تر را فهرست می‌کردند.

«خا...