فصل ۶۲۲. توضیح

ارشد آستین از این سوال ناگهانی کمی تعجب کرد، اما به زودی فهمید که نوآ فقط در مورد مراکز قدرت خود تردید دارد.

مردد بودن بر روی برخی سوالات طبیعی بود، زیرا رتبه ‌های قهرمانی در سطح عمیقی با رتبه های انسانی تفاوت داشتند، دیگر موضوع فقط جذب انرژی نبود.

« چند وقتی میشه که از کلمه ی روح برای اشاره کردن به ذهن تهذیب گرا استفاده نمیشه. قبلاً، دریای آگاهی رو با اسم دنیای روح صدا میزدن، ولی کارشناسا مجبور شدن این اسم رو به خاطر محدود بودنش کنار بذارن.»

ارشد آستین در حالی که روی زمین صخره ای اقامتگاه خود نشسته بود شروع به توضیح دادن کرد.

نوآ مرداب لاوا را برده بود و منطقه ی آموزشی ارشد را حفظ کرده بود، اما ارشد هنوز پاداش قابل توجهی به او نداده بود.

نمیشد کاری کرد، اوضاع سرزمین جدید خیلی به هم ریخته بود و هر دو مشغول تمرین بودند.

سپس، بحران فرا رسید و آن موضوع کم ‌اهمیت را به تعویق انداخت.

با این حال، نوآ اکنون با جدیت از او کمک می‌خواست و ارشد آستین احساس می‌کرد که باید هر کاری از دستش بر می‌آید انجام دهد تا بهترین راهنمایی را که می‌توانست به او ارائه دهد.

« تموم موجودات زنده روح دارن، که اون فقط مخلوطی آشفته از غرایز و افکاریه که هنوز تعریف نشدن. روح تو بیانگر چیزیه که ذهنت توی خودش داره، پس باید بتونی درک کنی که کلمه ی «روح» نمی‌تونه قدرت واقعی اون مرکز قدرت رو بیان کنه.»

نوآ در آن مقطع روبروی ارشد نشست، او می‌خواست نهایت توجه خود را به او معطوف کند.

« تهذیب ‌گرا حوزه ی ذهنیشون رو توی سفرشون اصلاح میکنن و اون مرکز قدرت در نهایت ماهیت وجود اونا رو مشخص میکنه. من ممکنه بگم روح تو خشن و سرده، شاهزاده، ولی این ارزیابی کل فردیت تو رو بیان نمیکنه، به همین دلیل که در نهایت اصطلاح ها تغییر کردن.»

همانطور که ارشد توضیح میداد، نوآ به طور مکرر سر خود را تکان داد.

در نهایت روح و ذهن فقط کلمات بودند، تهذیب گران فقط کلی ترین را برای بیان همان ویژگی انتخاب کرده بودند.

«من بهت یه چشم انداز از فردیت خودم و اینکه چجوری باید روی مراکز قدرت یه تهذیب گر تاثیر بذاره نشون میدم.»