فصل ۷۲۷. آیتم‌ها

داخل شکاف هیچ اثری از نور نبود. تنها تاریکی کامل در مقابل نیروهای قهرمان بود و حتی امواج ذهنی آنها نیز نتوانست در آن محیط به آنها کمک کند. وقتی آنها سعی کردند تا امواج ذهنی شان را در تاریکی پخش کنند، آنها فقط پراکنده شدند.

گروه چهل و چهار نفره تهذیب‌گران به آرامی پیشروی کردند و اجازه دادند تا چهار موجودِ رتبه پنج پیشقدم شوند. ذهن آنها به اندازه کافی قدرتمند بود که بدون هدر دادن انرژی ذهنی زیاد، محیط اطراف خود را بازرسی کند، بنابراین وظیفه آنها بود تا نیروها را در طرف دیگر هدایت کنند.

نوآ نیز محیط را بررسی کرد، اما زمانی که احساس کرد کلاً هیچ چیز در اطرافش نیست، او فقط میتوانست ناامیدی را احساس کند.

آنها در جایی بودند که به نظر می‌رسید تونلی بدون مرزهای جامد است. گذرگاه، همان شکل شکاف عمودی درگاه را داشت، اما لبه‌های آن اغلب با فضای خالی خارج از آنها مخلوط می‌شد.

- ما تو فضاییم؟

نوآ وقتی کنترل امواج ذهنی خود را از دست داد و هوشیاری خود را در ذهنش جمع کرد، فکر کرد.

حتی جادوگرانِ رتبه ۵ هم نتوانستند آن منطقه را آنطور که می‌خواستند مطالعه کنند. آنها فقط می‌توانستند مسیری که می‌رفتند را دنبال کنند.

- نه

نوآ به خودش جواب داد.

-تونل خودش بُعدیه که دو سطح پایین‌تر رو بهم متصل می‌کنه. حیرت آوره.

حتی نوآ هم هنگام عبور از تاریکی باید تشخیص می‌داد که شاهکار پادشاه الباس استثنایی بود.

در سوابق بازیابی شده در کاخ مورتال، چیزی در مورد کاوش سایر سطوح پایین تر توسط تهذیب‌گران وجود نداشت. احتمال زیادی وجود داشت که پادشاه الباس اولین کسی باشد که چنین سفری را ممکن کرد.

سوابق در مورد کارشناسانی صحبت می‌کردند که درباره‌ی جهان‌های دیگر تحقیق می‌کردند، اما چیزی که به کاوش در آنها اشاره کند نبود!

در مورد اینکه چرا او در جایی موفق شده بود که خیلی‌ها شکست خورده بودند، نوآ از قبل چند ایده داشت.

- کشوری که به پژوهشگرای حوزه حکاکی خیلی فشار آورد و ماده‌ای از قدرت پنج تهذیب‌گرِ رتبه شش براومد.

نوآ فکر کرد.

- با این حال، فقط یک متخصص واقعی می‌تونست از اونها برای اتصال دو جهان استفاده کنه.

تحسین های کافی بر...