فصل ۸۹۷ ۸۹۷. مورد انتظار

نوآ و دیگران داستانی عالی برای توجیه آیتم‌های آسمانی خود ساخته بودند و در عین حال از اعزام سایر سازمان‌ها به کشور اودریا جلوگیری می‌کردند. آن‌ها وجود بُعدی جداگانه در زیر مقبره را آشکار کردند و آن را زمینی ارثی توصیف کردند که سعی در تقلید از سرزمین‌های جادوانه داشت.

داستان آن‌ها با آنچه دنیا درباره خدای امپراتوری می‌دانست مطابقت داشت و حتی توضیح می‌داد که چرا آن‌ها در حالی که فقط تهذیب‌گران رتبه ۵ بودند به آیتم‌های آسمانی دسترسی پیدا کرده بودند.

طبق آن دروغ، گروه در پنج سال گذشته به آرامی آن سرزمین خارجی مملو از خطرات را کاوش کردند. اما زمانی که آن‌ها به پاداش‌ها رسیدند، واکنشی را در بعد جداکننده ایجاد کردند.

زمین ارثی منفجر شد و فضای خالی کل فضای آن را فرا گرفت. تنها به دلیل عملکرد دقیق گروه بود که تهذیب‌گران توانستند به موقع به دنیای خارج بازگردند و آیتم‌های آسمانی را نیز تصرف کنند.

البته نوآ و دیگران فقط به این دلیل که اراده شاندال همکاری کرده بود، توانستند آن داستان را ابداع کنند. می‌دانستند که واکنش او در زمان رخداد یک حمله چطور خواهد بود و می‌توانستند از این اطلاعات برای ساختن یک دروغ باورپذیر استفاده کنند.

حتي اگر خاندان الباس و شورا در آينده به کاوش بعد جداگانه بپردازند، فقط صحت داستان آن‌ها را تاييد خواهند کرد.

با این حال، شک و تردیدهایی وجود داشت، به خصوص وقتی صحبت از زمین ارثی بود که آیتم‌های آسمانی را ذخیره می‌کرد.

برای ایجاد واکنش در نیروهایی که موفق به کسب چیزی نشدند، نیازی به شواهد آشکار در مورد دروغ وجود نداشت. یک اختلاف کوچک یا جزئیات مبهم در داستان آن‌ها کافی بود تا حداقل بخشی از آن سازمان‌ها وارد عمل شوند.

حرص و طمع می‌توانست انسان‌ها را به سوی نابودی بکشاند، اما این یکی از شدیدترین خواسته‌های آن‌ها در زندگی بود، و نوآ این را خیلی خوب می‌دانست.

جون و فیث در مدت حضورشان در داخل، گزارش‌های مبهمی به سازمان‌های خود داده بودند و تنها زمانی که آنجا را ترک کردند که کل دروغ خود را فاش کرده بودند.

آ...