فصل 1187 - 1187. زندگی جدید

زندگی در بعد جداگانه آسان نبود، اما بسیاری از آن‌ها سریع‌تر از بقیه سازگار شدند.

تهذیب‌گران انسان این کار را راحت‌تر از بسیاری انجام دادند و زودتر سازگار شدند. آن‌ها باید با عدم آزادی خود کنار می‌آمدند، اما تمرین سختی نداشتند. چرا که، آن‌ها فقط به "نفس" و چند جنگ تمرینی نیاز داشتند تا برای درجات قهرمانانه تلاش کنند.

در عوض، وضعیت برای تهذیب‌گران قهرمان آسان نبود. الزامات آن‌ها برای پیشروی سخت‌تر بود و زندگی صلح‌آمیز درون این بعد رشد آن‌ها را کندتر کرد.

برخی از استعدادها هنوز هم توانستند با سرعت مناسبی پیشرفت کنند، اما آن‌ها نیز به دلیل آن محیط کهنه آسیب دیدند. بعد مجزا هیچ انگیزه‌ای ارائه نمی‌کرد، بنابراین آن‌ها فقط می‌توانستند برای ادامه رشد به نیروی اراده خود تکیه کنند.

دورگه‌ها وضعیت بدتری از بقیه داشتند. آن‌ها معمولاً به غذای زیادی نیاز داشتند، اما غذا یکی از با ارزش‌ترین منابع درون بعد بود.

دانتیان و دریاهای هوشیاری آن‌ها می‌توانست به طور طبیعی بهبود یابد، اما بدن آن‌ها به دلیل عدم وجود طعمه مناسب، نزدیک به سطح اولیه خود باقی ماند.

این باعث شد که بسیاری از دورگه‌ها وحشی شوند. گرسنگی آن‌ها به حدی شدید شد که شروع به حمله به همراهان خود کردند و به مناطقی از بعد که تهذیب‌گران در آن زندگی می‌کردند حمله کردند.

افراد بالارتبه‌تر این تهدیدها را سرکوب کردند و از اجساد آن‌ها برای پر کردن ذخایر غذای خود استفاده کردند، اما آن‌ها مجبور بودند روش‌های مختلفی را برای کنترل آن‌ها در مقاطعی اجرا کنند.

این سه نیرو می‌خواستند زنده بمانند، اما آن‌ها همچنین می‌خواستند به رشد خود ادامه دهند. برای اینکه آن‌ها به عنوان سازمان در آن محیط چقدر می‌توانستند پیشرفت کنند محدودیتی وجود داشت، اما آن‌ها همچنان هر کاری که در توان داشتند برای جلوگیری از روندهای منفی انجام دادند.

اسکالی با وادار کردن دورگه‌ها به شکار همدیگر اوضاع را سرو سامان داد. این امر باعث کاهش جمعیت آن‌ها می‌شد، اما همچنین نمونه‌های قوی‌تر را حفظ می‌کرد.

تهذیب‌گران دیگر در بعد مجزا نیز با گذشت سال‌ها نقش‌های خاصی را به دست آوردند.

کنترل ارشد بزرگ دیانا برای سی و هفت مفید بود. او به مدیریت جریان «نفس» از درهای مختلف کمک کرد، و همچنین راه‌هایی برای تقسیم منابع به طور مساوی پیدا کرد.

زمانی که هایو تکنیک کپی برداری را کنار گذاشت، ارشد جولیا ...