چپتر 2134: کشتار

طبقه هفتم به نوآ و بقیه فرصت فکر کردن نداد. به محض اینکه گروه از گذرگاه ابعادی عبور کردند، خود را در دریایی از حشرات بال­دار غوطه­ور یافتند که هاله‌های الهی را در سطوح مختلف ساطع می‌کردند.

دنیای تاریک که نوآ و دیگران را دربرگرفته بود، این حشرات را دور نگه­می‌داشت، اما دومی‌ها به محض پایان یافتن تله‌پورت سعی می‌کردند از کریستال‌های سیاه عبور کنند. این موجودات شبیه دسته‌ای از سوسک‌های پرنده بهشتی و زمینی بودند، اما بدن‌هایشان بسیار متفاوت بود و تهاجمشان نیز بسیار شدیدتر.

آن حشرات دو جفت انبر و پاهای بلند با نوک‌های تیز داشتند. به نظر می­رسید که برای سوراخ کردن ماده به دنیا آمده­اند و با حرکت دادن اندام­ها و دهان خود، سوراخ­های کوچکی نیز در بافت فضا ظاهر می­شد.

نوآ غرش کرد و از دنیای تاریک برای تقویت غروری که در صدایش بود استفاده کرد، اما حشرات واکنشی نشان ندادند. بخش بزرگی از انبوه حشرات نمونه‌های رتبه 7 و رتبه 8 ساده بودند که عموماً زیر صدای سنگین او یخ می‌زدند. با این­حال، آنها تکان نخوردند. در واقع، خشونت آنها پس از تأیید اینکه کریستال سیاه غول پیکر حاوی موجودات قدرتمندی است، تشدید شد.

 رهبر لاکپشت­ها برای آزمایش مجدد نزدیک شد، صدای هیس بلندی را پرتاب کرد و نوآ حتی از طریق دنیای تاریک از آن حمایت کرد. با این­حال، هیچ اتفاقی نیفتاد و گروه تماشا کرد که حشرات پرنده از کریستال‌های سیاه عبور می‌کنند تا به موقعیت آنها نزدیک شوند.

نوآ صدا زد: «پلیو؟» 

پلیو پس از بستن چشمانش گفت: «به سمت چپ. من، رویای ساختاری شبیه کندو رو می­بینم. ممکن است لانه اونها باشه.»

نوآ پرسید: «دیگه چی؟»

پلیو پاسخ داد: «اگه بخوای چای تقریباً حاضره.» 

«تمام تلاشت رو بکن.» نوآ با فوریت غرید، هم­زمان با اینکه هاله‌اش به بیرون منفجر شد.

جون فقط می‌توانست از این نتیجه شادمان باشد و همراهانش هم هیچ تردیدی نشان ندادند. هاله‌های متعددی دنیای تاریک را پر کردند و از کریستال‌های سیاه فراتر رفتند، چون همه قدرتشان را جمع کردند. حتی لاک‌پشت‌ها فریادهای جنگی سر دادند که موقتاً صدای وزوز ناشی از ازدحام عظیم را سرکوب کرد.

نوآ قبل از اینکه دنیای تاریک را مجبور به انفجار به بیرون کند، قدرت همه را زیر نظر داشت. شعله‌های متعددی از تکنیکش به بیرون ...