سیستم خون‌آشامی من

چپتر 54: قدم صاعقه

بعد از شکست‌دادن دانش‌آموز در داخل بازی، کوئین 25 امتیاز تجربه در مقایسه با 50 امتیاز همیشگی‌اش کسب کرد. این کوئین را خیلی غافلگیر کرد، چون انتظار نداشت یک مبارزه‌ی داخل بازی بتواند به پیشرفت سیستمش کمک کند، ولی در عین حال این خبر خیلی عالی‌ای بود.

به‌خاطر امنیت سفت و سخت اطراف مدرسه، پیداکردن حریف و مکیدن خونشان خیلی مشکل بود. آن و همچنین این مسئله که دستکش‌هایش امکان لودادنش را نداشتند. هرچند دستکش‌ها سلاح‌های کمیابی بودند، ولی میلیون‌ها نفر از اعضای ارتش از بازی استفاده می‌کردند. حتی اگر از آنها استفاده می‌کرد، هیچ‌کس نمی‌توانست به هویتش پی ببرد.

ولی حالا که کوئین قادر به بالابردن سطح شده بود، دیگر مشکلی برای قوی‌ترشدن بدون جذب خون پیدا نمی‌کرد. هرچند نمی‌دانست که چرا فقط 25 امتیاز تجربه کسب کرده است.

اگر می‌خواست حدسی بزند، می‌گفت به‌خاطر این است که در دنیای واقعی با این افراد مبارزه نمی‌کند یا شاید هم رقیبی که در مقابلش قرار داشت زیادی ضعیف بود.

بدون تلف‌کردن هیچ فرصتی، کوئین فوراً یک بازی دیگر را جست‌وجو کرد. سطح قدرت را روی 1 گذاشت تا با حریف‌های آسان‌تری مواجه شود.

خیلی سریع یک حریف پیدا شد و کوئین مستقیم وارد عمل شد. به‌جای دریافت ضربه‌اش که در مبارزه قبل انجام داد، کوئین تصمیم گرفت این‌بار رگباری از ضربات خون را نثار حریفش کند.

و نقشه‌اش عملی شد؛ رقیبش با چنان سرعتی شکست خورد که حتی فرصت نکرد مهارتش را ببیند.

[25 تجربه کسب شد]

[300/400]

سه حریف بعدی کوئین به همان سادگی دو حریف اول شکست خوردند. یک کاربر خاک هم بینشان بود که سرعت اجرای طلسم‌هایش خیلی کند بودند. کوئین به‌راحتی از حملاتش اجتناب کرد و وقتی داخل محدوده‌اش قرار گرفت، ضربات خون را روانه کرد.

دو حریف بعدی هم به اندازه مبارزات قبلی کوئین ساده بودند. به‌سرعت از حملاتشان جاخالی می‌داد و وقتی به اندازه کافی بهشان نزدیک بود، مهارتش را آزاد می‌کرد. البته کوئین می‌دانست که نمی‌تواند چنین کاری را آن بیرون انجام دهد. هرچه نباشد، این مهارت صدمه‌ی زیادی به سلامتی‌اش وارد می‌کرد.

اگر کوئین در محدوده خطر بود و موردحمله قرار می‌گرفت، به‌سادگی می‌مرد. ولی فقط می‌خواست هرچه سریع‌تر سطحش را بالا ببرد و بعد از شکست سه حریف بعدی، موفق به این کار شد.

[405/400 تجربه]...