فصل ۱۹۷ غلبه بر موانع

«آقا، می‌تونید دستشویی رو به من نشون بدید؟» یکی از فرستادگان خانواده فولر که جعبه فلزی بلندی شبیه جعبه‌هایی که همراهانش حمل می‌کردند با خود داشت، از پیشخدمتی که آنها را هدایت می‌کرد پرسید.

با شنیدن این حرف، مرد کت و شلوار مشکی لبخندی زد و اتاق راهرویی که در آن بودند را به او نشان داد.

پیشخدمت گفت: «در دوم سمت راست.»

مردی که جعبه فلزی را حمل می‌کرد بدون اینکه مشکوک به‌نظر برسد به آن سمت رفت.

این جعبه‌هایی که مردان وینسنت حمل می‌کردند باید حاوی اقلام مختلفی باشد که برای خانواده فولر ارزشمند است. تعجب آور نبود که دستیاران فرستاده شده توسط فولر جوان مراقب آنها بودند و در تمام مدت از آنها نگهداری می‌کردند.

پیشخدمت و سایر مردان خانواده فولر بیرون از دستشویی منتظر مرد ایستادند تا اینکه یک دقیقه بعد با همان جعبه در دستانش برگشت.

پیشخدمت سپس آنها را به دفتر بارون برد، جایی که مرد منتظر آنها بود.

…

در همین حال، در دستشویی که یکی از مردان وینس به تازگی از آنجا رفته بود …

یک فرد نقابدار که نباید آنجا می‌بود جلوی توالت ایستاده بود و یک حلقه قرمز جلوی دست راستش می‌چرخید.

وینسنت با تشخیص تمام اشیاء فلزی موجود در ملک، از جمله تعداد جادوگر‌ها و افراد آنجا، تنها یک دقیقه طول کشید تا تمام اطلاعاتی را که روری جمع آوری کرده بود تأیید کند.

- روری درست می‌گفت. حفاظ‌های این ملک روی همه پنجره‌ها، درها و منافذی که با بیرون مرتبط باشه وجود دارن. تنها راه ورود از در ورودیه که از اونجا یکی از پیشخدمت‌ها باید در رو برای ما باز کنه.

او آهی کشید و متوجه شد که در داخل این عمارت موانع زیادی وجود ندارد، بلکه در اطراف آن وجود دارد.

علاوه بر موارد دفاعی که درهای بیرونی این مکان را عملاً برای جادوگران مرحله دوم غیرقابل نفوذ می‌کرد، تعدادی ابزار هشدار دهنده وجود داشت که اگر کسی موفق شود از موانع عبور کند فعال می‌شوند.

اگر وینسنت سعی می‌کرد به زور وارد این مکان شود، حتی پس از ...