ستاره بلعیده شده
قسمت: 58
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
قسمت ۱۸ از جلد ۳: برنامههایی برای آینده
اما، لو فنگ میدانست 30 میلیارد پول در اوردن چقدر سخت است.
رهبر یک گروه ضعیف با سطح پایین حدودا 500 میلیون تا 1 میلیارد دلار چینی میارزید. حتی اگر تنهایی هم شکارشان میکرد و سالی 10 رهبر گروه رو میکشت.... احتمالا فقط حدود 5 تا 6 میلیارد در میآورد. تازه، برای یک مبارز در سطح خدای جنگ هم کشتن رهبران گروه به شدت سخته بود.
یک مبارز متوسط سطح خدای جنگ احتمالا در یک سال حدودا 5 تا 6 میلیارد درامد داشت.
حتی با این وضع هم فرد باید 6 تا 7 سال سخت کار میکرد.
تازه، او هنوز یک مبارز خدای جنگ هم نبود. از روی خوش شانسی بوده که تونسته این "شکارچی" به شدت مجروح را ببیند، امکان نداشت که هر دفعه انقدر شانس بیاورد.
«با اینکه بهدست آوردن 30 میلیارد دلار چینی سخته، اما با پتانسیل نهفته داخل نیروی روحانیم غیز ممکن نیست.»
"با این حال، کشتن یک اژدهای زمینی یه مقدار..." لو فنگ در دل خود خندید.
یک رهبر گروه هم در حال حاضر بسیار وحشتناک بود و حالا وجودی که از یک رهبر گروه پیشی میگیرد - سطح امپراتور، قویترین هیولاهای روی زمین! انسان هایی نیز وجود دارند که از سطح جنگجویان پیشی می گیرند. به عنوان مثال، قوی ترین جنگنده "هونگ" و دومین فرد قدرتمند "خدای تندر" هر دو از سطح خدای جنگ پیشی گرفته بودند. با این حال، این موجودات بسیار نادر بودند!
کشتن یک اژدهای زمینی؟
حتی قوی ترین جنگجویان انسان روی زمین نیز نمی توانستند 100% مطمئن باشند که می توانند آن را بکشند.
«هاها، اکسیر زندگی؟ کاپیتان، وقتی یکی از شما بچه ها به سطح قوی ترین جنگنده جهان یعنی "هونگ" رسید، یه مقدار پول نقد برام بیارید تا بتونم اون اکسیر زندگی رو براتون بخرم.» ژانگ خندید. سایر اعضای جوخه چکش آتشین نتوانستند جلوی خودشان را بگیرند از فکر اینکه ممکن باشد به سطح هونگ برسند خندهشان گرفت.
چنین فردی می توانست به تنهایی علیه کل ارتش دولت بجنگد. برای این نوع افراد، 30 میلیارد در واقع پول نقد ناچیزی حساب میشد. با این حال، چند نفر در این دنیا واقعا میتوانستند به آن سطح برسند؟
"کافیه، بیاید بریم یه چیزی بخوریم!" گائو فنگ خندید.
-در رستورانی در طبقه سوم بازار اتحاد منابع انسانی.
همه جای میز ظروف مختلف چیده شده بود و اعضای جوخه چکش آتشین همگی جلوی یک لپ تاپ کنار هم جمع شده بودند. "گائو فنگ" به سرعت انگشت خود را روی اسکنر اسکن کرد، سه رمز عبور یکبار مصرف را تایپ کرد و وارد حساب مشترک تیم شد.
«۸۰۰ میلیون دلار چینی. همونطور که قبلاً گفتیم، لو فنگ همه کارها رو انجام داد، بنابراین اون بالاترین درصد ممکن رو میگیره. بقیه ما 20 درصد رو بین خودمون تقسیم میکنیم.» گائو فنگ به گروه نگاه کرد.
همهی گروه سری تکان دادند و لو فنگ خندید.
جوخه های مبارز انواع و اقسام قوانین را داشتند. برخی از آنها سعی میکردند اعضا را به رقابت وادار کنند در حالی که برخی دیگر وحدت را ترویج میدادند.
«لو فنگ 640 میلیون می گیره، بقیه ما 32 میلیون.» گائو فنگ به سرعت پول را منتقل کرد.
«بیپ»
«انتقال با موفقیت انجام شد.»
اعلان ها یکی یکی روی صفحه نمایش لپ تاپ ظاهر میشدند. لو فنگ سرش را پایین انداخت و به ساعت ارتباط تاکتیکی خودش نگاه کرد که نشان داد مبلغ حساب او 640 میلیون افزایش یافته است.
گائو فنگ در حالی که فریاد می زد خندید: «امروز، لو فنگ باید مارو مهمون کنه!»
چن گو با قیافه ناراضی گفت: «آره دقیقا، منم خیلی بهش حسودیم میشه و باید یهجوری ازش بکشیم بیرون!»
اعضای جوخه چکش آتشین بسیار شاد بودند و آزادانه گپ می زدند و با شادی میخوردند و مینوشیدند.
هر بار که آنها بیابان را ترک می کنند، به نوعی مرز مرگ و زندگی را ترک می کردند! در بیابان، به ویژه در شهرهای ویران، افراد همیشه نگران هستند و هیچ کس جرات استراحت در آن شهرها را ندارد... زیرا تعداد زیادی از هیولاها و هیولاهای سطح فرمانده در آنجا وجود دارد.
«برو بالا!»
«بیاید تا دور هم به سلامتی و موفقیت بخوریم!»
«احساس عالیای داره. ژانگ پیر، ما تقریباً ده ساله که برادر هستیم. کی میدونه که چند بار من رو در میدون جنگ نجات دادی. خب دیگه نیازی به گفتن نیست، به سلامتیت!»
افراد دور این میز از اینکه ژانگ که در حال بازنشستگی بود ناراحت، اما نسبت به لو فنگِ روحخوان امیدوار بودند. احساسات همه پیچیده بود، بنابراین تا حدود ساعت 9 شب با شادی می خوردند و می نوشیدند. فقط تا آن زمان در یک چایخانه مجاور اتاقی برای استراحت پیدا کردند.
در اتاق، همه یک فنجان چای شفاف جلوی خود داشتند.
گائو فنگ به گروه گفت: «ژانگ که قراره که از حالا یکی از "مدرسهای" دوجویی بشه که در آینده ما پنج نفر در تیم چکش آتشین خودمون خواهیم داشت! من، لو فنگ، چن گو، وی تای و وی چینگ! و از اونجایی که لو فنگ یه روحخوانه، قدرت اون از من پیشی می گیره. من مطمئنم که رشد اون در آینده حتی از اینم شگفتانگیزتر میشه.»
هیچ کس به خاطر قدرت لو فنگ ناراضی نبود.
یک مبارز قوی در یک تیم به معنای شانس بیشتری برای بقای تیم است! تیم زمان آسانتری برای شکار هیولاها خواهد داشت و پول بیشتری به دست می آورد!
به عنوان مثال، اگر لو فنگ این بار شکارچی را نمیکشت، سایر اعضای تیم این 32 میلیون درآمد را نداشتند. حتی اگر لو فنگ اکثریت پول را به دست آورده بود، آنها هنوز هم بسیار بیشتر از درآمدهای قبلی خود پول دریافت کردند.
گائو فنگ گفت: «با این حال، از بین ما پنج نفر لو فنگ قویترینه. امیدوارم سربارش نباشیم!»
چهره وی چینگ و وی تای کمی تغییر کرد.
هر دوی آنها "مبارزین سطح جنگجوی پیشرفته" بودند، بنابراین آنها در واقع یک بار محسوب میشدند.
لو فنگ نتوانست چیزی بگوید: «کاپیتان، من هنوزم یک تازهکارم.»
گائو فنگ کمی لبخند زد: «لو فنگ، منظور من این نبود. شما دوتا هم اینقدر سریع از حرف من منظور نگیرید. تنها منظور من این بود که از حالا به بعد باید هدف خودمون رو برای شکار یه چیز بزرگتر انتخاب کنیم. پس برای اولین هدف جوخهی چکش آتشین، میخوام که هممون تبدیل به مبارزین سطح جنگسالار بشیم!»
«کاپیتان....» وی تی نتوانست جلوی خودش را بگیر. «من و برادرم هنوز تا رسیدن به سطح جنگسالار خیلی راه داریم.»
«اینو میدونم.»
گائو فنگ با اطمینان خندید. "من یه ایده دارم، میخوام نظراتتون رو دربارش بدونم.»
لو فنگ سری تکان داد و وی تی، وی چینگ و چن گو نیز به صحبت های او با دقت گوش دادند.
گائو فنگ گفت: "وی تی، وی چینگ، چن گو، هر سهتای شما یک داروی ژنتیک درجه یک میخرید. به این ترتیب، فقط از نظر سطح تناسب اندام، وی تی و وی چینگ میتونن به سطح جنگسالار سطح پایین برسن. سرعت چن گو هم حسابی افزایش پیدا میکنه.»
لو فنگ کمی اخم کرد.
در حال حاضر دو داروی ژنتیکی اصلی وجود دارد: درجه A و درجه B. درجه B برای افراد عادی است که به آنها اجازه می دهد مبارز شوند! با این حال، کسانی که برای تبدیل شدن به یک مبارز به طب ژنتیکی تکیه می کنند، در آینده فقط قدرت متوسطی بهدست میآوردند.
داروهای ژنتیکی درجه یک برای مبارزین قابل استفاده بود. پس از استفاده از آنها، قدرت آنها می توانست چندین برابر شود! البته، اگر قدرت فرد از قبل هم بالا بود، داروی ژنتیکی آنقدر تاثیر خاصی نمیگذاشت.
با این حال، یک داروی ژنتیک درجه A، حتی با نصف قیمت دوجو، 360 میلیون دلار چین قیمت داشت!
وی تای با اخم گفت: "کاپیتان، من سالهای زیادی رو کار کردم و حتی اگر هم درآمد امروز رو اضافه کنم، فقط 430 میلیون درآمد داشتم. با سرعت رشدی که من دارم، در آینده گزینههای زیادی برای کسب درآمد ندارم. بنابراین اگه تمام پولم رو همین الان بیرون بریزم، وقتی بازنشسته بشم چقدر برام باقی میمونه؟»
مردم همیشه باید به فکر آینده باشند.
پول درآوردن آسان نیست. او بعد از ده یا چند سال کار، فقط 430 میلیون درآمد داشت. و حالا برای خرید داروی ژنتیک 360 میلیون مصرف میکرد؟ پس یعنی قرار بود که تمام دارایی زندگیاش را برای چنین حرکتی سرمایهگذاری کند؟
«کاپیتان، من از سلاح گرم استفاده میکنم بنابراین هر سری باید مقدار زیادی پول خرج کنم. استفاده از 360 میلیون به این صورت یه مقدار...» چن گو نیز کمی مردد بود.
«جایی برای نگرانی نیست.»
گائو فنگ کمی لبخند زد: «برای خرید داروی ژنتیک درجه A به پول زیادی نیاز ندارین. وقتی تازه مبارز شده و تازه کار بودم، وارد یه گروه رزمی شدم و یه برادر مادامالعمر برای خودم پیدا کردم. در حال حاضر، اون برادرم یک جنگسالار سطح پیشرفتهْست! با ارتباطهایی که اون داره، میشه فقط با 200 میلیون داروی ژنتیکی رو تهیه کنیم.»
«200 میلیون؟» وی تی، وی چینگ و چن گو شوکه شدند.
«فقط، 200 میلیون؟» لو فنگ نیز کاملا شوکه شده بود.
این نصف قیمت بازار اینترنتی بود و عملا امکان نداشت که قیمتی کمتر از این وجود داشته باشد. حتی برای کالای نصف قیمت هم به 360 میلیون نیاز داشتند، اما گائو فنگ می توانست آن را فقط با 200 میلیون دریافت کند؟
«پس به دوستم میگم که اونا رو برامون بخره و وقتی که اصل جنس رو نشونتون دادم میتونید پول رو بهم بدید تا هیچ جای شک و تردیدی براتون باقی نمونه.»گائو فنگ خندید. با این حال، چیزی وجود داشت که او به آنها نگفت. فقط کسانی که در سازمان داخلی بودند می توانستند اینچنین تخفیفی را دریافت کنند.
اعضای سازمان همچنین مجاز به فروش اجناس خود به افراد خارجی نیستند، زیرا در صورت وقوع، روی قیمتهای واقعی و بازار تاثیر میگذاشت و مشکلات دیگری را موجب میشد.
با این حال...
گائو فنگ حاضر بود پول خود را بدهد تا چن گو، وی تی و وی چینگ مجبور نباشند مقدار زیادی را خرچ کنن. از آنجایی که از نظر ثروت، او پول بیشتری نسبت به سایر اعضای تیم داشت.
گائو فنگ کمی لبخند زد: «در آینده، همه افراد تیم در سطح جنگسالار هستن و اینطوری فنگ به سراغ هیولاهای سطح فرمانده میره! با کارایی تیم ما، مطمئناً قادر خواهیم بود که تعداد زیادی از هیولاهای سطح فرمانده رو بکشیم. مقدار پولی که ما به دست میاریم مطمئنا ۱۰ برابر گذشته میشه!»
لو فنگ نمی توانست از درون هیجان زده نباشد.
طبق گفته های گائو فنگ، همه اعضای تیم چکش آتشین نخبه میشدند. یک تیم پر از اربابان جنگ و با نیروی معنوی او... قدرت این جوخه دیوانه کننده خواهد بود.
کتابهای تصادفی



