باز: تکامل آنلاین
قسمت: 47
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
فصل ۴۷ - زمان سنگ زنی
برت پوزخند وحشیانه ای زد و قبل از اینکه آن شخص تصمیم بگیرد نظرش را عوض کند به سرعت درخواست دوستی برای او فرستاد. لیام همچنین درخواست او را در میان درخواست های چندین نفر دیگر که از زمان اعلامیه های جهانی برای او درخواست فرستاده بودند، یافت و آن را پذیرفت.
این دو نفر، سپس راه خود را از هم جدا کردند زیرا برت حتی هزینه ورودی لازم برای شهر را که ۵۰ نقره بود، نداشت.
لیام در حال دور شدن، به چهرهاش نگاه کرد و به سمت شهر برگشت.
او هنوز در مورد خیلی چیزها بلاتکلیف بود، مثل تشکیل یک انجمن یا تلاش برای گسترش نفوذش، اما رسیدگی به همه چیز برایش غیرممکن بود.
حتی اگر او این همه دانش را هم داشت، باز هم به تعدادی دستیار برای انجام برخی کارهای ساده نیاز داشت.
درحالی که اعتماد به اشخاص دیگر همواره دارای ریسک بود، او آیتم های خاصی را از قبل به این منظور در نظر گرفته بود، بنابراین پذیرش چند دستیار ممکن است کاملاً دور از ذهن نباشد.
اما همه اینها می تواند فعلا صبر کنند. اول نوبت کارهای مهم تر بود و او به سرعت ۵۰ نقره را به سمت نگهبان شهر پرت کرد و به طور معمولی از دروازه های آهنی بزرگ وارد شد.
لیام منوی ماموریت خود را باز کرد و تأیید کرد که ماموریت پادشاه خرس به عنوان تکمیل شده علامت گذاری شده است.
برای دریافت پاداش، او باید دوباره با مربی ملاقات میکرد، اما او قصد نداشت زمانش را صرفاً برای این کار با رفت و آمد هدر دهد.
مربی به همراه چندین کله گنده ی دیگر وقتی که ...
کتابهای تصادفی

