فصل ۷۰ - حیوان خانگی جدید قسمت ۳

فصل ۷۰ - حیوان خانگی جدید قسمت ۳

از آن‌چه لیام می‌توانست بگوید، به وضوح این تخم‌ بود که جوهر آتش را از گدازه‌ها تصفیه می‌کرد و خود لیام تنها تکه‌هایی از آن را می‌دزدید.

این به او یک ایده داد.

لیام تخم را بلند کرد و روی سنگ نشست و سپس تخم را روی پاهایش گذاشت. پس از آن، او به جذب هر جوهره‌ای که می‌توانست از آن بدزدد، ادامه داد.

او چند دقیقه بدون هیچ مزاحمتی این کار را ادامه داد.

اما با گذشت زمان، گدازه‌ها شروع به حباب و جوشش بیشتر کردند و صدای خش خش در حوضچه سنگ‌های مذاب و آتش طنین‌انداز شد.

لیام سریع تخم را روی سنگ گذاشت و بلند شد. از چهار طرف چهار مامبای گدازه اطراف او بودند.

«هومم بچه‌ها به خاطر اینکه داشتیم گدازه‌ی شما رو می‌دزدیم اومدید؟» پوزخندی زد و حرکت کرد.

پس از جذب اندکی از جوهره‌ی آتش، او در مکانی پر از گدازه جهنمی احساس راحتی بیشتری می‌کرد، اما احمق نبود که فکر کند این کمکی به او می‌کند.

این مارها از مزیت مطلق برخوردار بودند زیرا در قلمرو خود ایستاده بودند. علاوه بر این، آن‌ها نیز مانند سمندر گدازه در سطح ۲۵ بودند.

لیام از همان ابتدا با احتیاط تمام تلاش خود را کرد و قبل از اینکه ضربه‌ی شمشیر خود را به سمت خزنده پوسته‌دار قرمز بیاندازد، یک [گلوله صاعقه] را اجرا کرد.

۱۵۰-

یک عدد صدمه بزرگ بیرون زد، خون از جراحت فوران کرد اما یک ثانیه بعد شکاف سلامتی دوباره پر و خون خشک شد.

سلامتی مامبا بهبود یافت و تنها ۳۰ صدمه باقی مانده را پشت سر گذاشت. لیام پس از آن، ناپدید شدن آن را تماشا کرد زیرا مامبا سر خود را در گدازه فرو کرد و یک بار دیگر با افتخار خش‌خش کرد.

انگار این کافی نبود، سه مار دیگر همگی همزمان ...