باز: تکامل آنلاین
قسمت: 80
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
فصل ۸۰ - حالت سخت
فصل ۸۰ - حالت سخت
«هوم... این غیرمنتظره است.» لیام لبخندی زد، لبهایش به سمت بالا جمع شد.
«چرا خوشحالی داداش؟» شینسو به تاثیرات تضعیف کننده نگاه کرد و خواست گریه کند. نه تنها رئیس نهایی سیاهچال از سلامتی بیشتری برخوردار بود، بلکه تضعیف آمار آنها نیز بدتر بود.
این کاملاً با آنچه که همه در انجمنها ذکر کرده بودند متفاوت بود.
«حواست رو جمع کن. به چیزای دیگه فکر نکن.» لیام تقریباً همزمان با حرکت بازوهای شبح دستش را بالا برد.
در حالی که یک گلوله آتشین بزرگ در مقابل او ظاهر میشد، نوکهای سیاه انرژی از پیچش بیرون میآمد و در سراسر دریاچه و زمین مجاور پخش میشد.
در ثانیهی بعدی زمین شروع به لرزیدن کرد، گویی چیزی میخواهد به سطح زمین نفوذ کند.
ترک. ترک. ترک. دستهای استخوانی شروع به بیرون آمدن از زمین کردند. دهها اسکلت از درون زمین برخاستند و شروع به دویدن به سمت گروه پنج نفری کردند.
[باران گدازه] لیام بلافاصله مهارتهای خود را فعال کرد.
«دایره تشکیل بدید و به هر چیزی که به دایره نزدیک شد حمله کنید. نگران اونایی که عقب هستن نباشید.» همه سرشان را تکان دادند و به سرعت فرم خود را تنظیم کردند.
با پشت به دریاچه، به نوعی به صورت نیم دایره، با درمانگر و جادوگر دیگر در مرکز ایستاده بودند.
تانک، دزد و لیام در بیرون ایستادند و حملات خود را بر روی اسکلتهای جلویی بمباران کردند و ارتش را یکی پس از دیگری از مردگان پاک کردند.
«برادر فقط چند نفر از روستاییهای مدفون اطراف دریاچه قرار بود زنده بشن! چرا ماموریت ما اینقد سخته؟»
شینسو برای نهمین بار از لیام پرسید و همینطور که آن کلمات را با صدای بلند زمزمه میکرد، سرانجام متوجه پاسخ آن سوال شد.
ماموریت آنها بسیار دش...
کتابهای تصادفی
