باز: تکامل آنلاین
قسمت: 146
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
فصل 146 – تعقیب شده توسط ماهیها
لیام پوزخندی زد. دیگر به پشت سرش نگاه نکرد. او میدانست که چه چیزی در تعقیبش است و چه اتفاقی قرار است بیافتد.
او همچنین میدانست که شانس موفقیتش چندان زیاد نیست.
به نوعی، این حتی از زمانی که او با ترولهای متعدد روبرو شده بود، چالش برانگیزتر بود.
با این وجود، او جرأت کرد که به اینجا بیاید زیرا به پاداشی که از، از بین بردن این موجودات باقی میماند نیاز مبرم داشت.
بنابراین حتی با وجود خطرات موجود، او همچنان با کمال میل وارد این منطقه تله شد.
در حالی که لیام مانای خود را برای تقویت وضعیت بدنیاش به دست میآورد، از حملات متعددی که به سمتش انجام میشد طفره رفت.
انفجار. انفجار. انفجار.
جرقهها پرواز میکردند و با هر قدمی که برمیداشت حملات بیشتری فرود میآمد.
در حال حاضر تمام باتلاق با صداهای جیغ پر شده بود و انبوهی از مرفینها کم کم شروع به جمع شدن میکردند.
صداهای جیغ بلند تمام کلنیهای مرفینهای ساکن در منطقه باتلاق را به خود جذب کرد و صدها ماهی شروع به تعقیب انسان کردند.
علاوه بر این، آنها به سادگی فقط او را تعقیب نمیکردند.
آنها دائماً حملات مختلفی را به سمت لیام انجام میدادند. چندین نیزه به سمتش پرتاب شد. نیزههای سه شاخهی متعددی به سوی او نشانه رفتند.
اما بدترین قسمت آن جادوها بود.
مرفینها الگوی مبارزه بسیار منحصربهفردی داشتند. آنها بدن بیدفاع ضعیفی داشتند و تمام ویژگیهایشان هم ضعیف بود.
امّا مزیتی که داشتند تعدادشان بود و همچنین این مردابی که در آن ساکن بودند. آنها در اینجا حاکم بودند و دیگران مزاحم.
در حالی که همه افراد دیگر تحت تأثیر کاهش آمار موقت باتلاق قرار میگرفتند، این ماهیهای پا دار از آن رنج نمیبردند.
در کنار این دو نقطه قوت، یک برگ برندهی دیگر نیز وجود داشت که همان جادوهای مرفین بود.
برخی از مرفینها به طور طبیعی استعداد داشتند و میتوانستند طلسمهای مختلف به دام انداختن ر...
کتابهای تصادفی

