باز: تکامل آنلاین
قسمت: 166
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
فصل 166 – کی هویت من رو فاش کرد؟
چشمان لیام گشاد شد و با عجله پیام را باز کرد و دید که این پیام از طرف خواهرش نیست، بلکه از طرف رهبر انجمن قاتل، آبراکی است.
آن را بست و به او پاسخی نداد.
در عوض، او ابتدا به میخانه بیگ ماگ که نزدیک مرکز شهر بود رفت.
این یکی از شلوغترین غذاخوریها در کل شهر بود که در آن فقیر و غنی، بازیکنان و ان پی سیها، همه به طور یکسان، نوشیدن و خوردن با هم را ترجیح میدادند، زیرا غذا و نوشیدنی همزمان فوقالعاده بود.
حتی چند ان پی سی در اینجا وجود داشت که امتیازات تجربه بالایی را در ماموریتهای مسابقه غذا خوردن که برای تکمیل شدن به چند ترفند نیاز داشتند، ارائه میکردند.
با این حال، هدف لیام از آمدن به اینجا چیز دیگری بود.
جدا از غذاهای لذیذ و نوشیدنیهای مست کننده، این میخانه رتبه اول برای آشنایی با جدیدترین شایعات نیز بود.
انواع اخبار داغ در مورد رویدادهای شهر یا رویدادهای دیگر شهرها یا حتی رویدادهای پادشاهیهای دیگر را میتوان در اینجا یافت.
در حالی که خواهرش و شن یو احتمالاً در انجام نوعی ماموریت خاص گیر کرده بودند، لیام همچنان تصمیم گرفت به اینجا بیاید و تا چند ساعت آینده منتظر بماند.
اگر در این صورت، اتفاق دیگری برای آنها میافتاد که او از آن مطلع نبود، این میخانه بهترین گزینه برای یافتنشان خواهد بود.
«من روی صندلی میشینم.» لیام برای زنی با سینه بزرگ که مشغول سرو نوشیدنی بود دست تکان داد.
«خیلی زود برمیگردم، قربان.» او لبخندی آرام به او زد و اطراف میزهای مختلف چرخید.
او یک زن بسیار جذاب و خوش قیافه با هیکلی پر انحنا بود.
چندین بازیکن در میخانه سعی داشتند به او ضربه بزنند و او همچنین آزادانه به آنها اجازه میداد تا او را برای یک انعام خوب لمس کنند.
با این حال، چشمان لیام کاملاً به میز روبرویش خیره شده بود.
نگاهش به یک نقطه تاریک کوچک بود، در حالی که مشتاقانه سعی میکرد به مکالمات زیادی که در اطرافش اتفاق میافتاد گوش دهد.
بیشتر بحثها درباره انجمنهای برتر و سوابق س...
کتابهای تصادفی


