فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

باز: تکامل آنلاین

قسمت: 233

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات

فصل 233 برای گروه خیلی دیر شده

لیام مطمئن نبود که تخم قرار است چه واکنشی نشان دهد اما به محض اینکه آن را از موجودی بیرون آورد، هوای اطرافش به وضوح تغییر کرد.

با بیرون آمدن چندین بخار، همه چیز تار شد و در میان این تاری، جوهره‌ هایی از آتش شروع به جدا شدن کردند و به سمت تخم پرواز کردند.

آن‌ها دور تخم چرخیدند و تقریباً یک لایه دیگر، به نوعی پوسته، روی لایه موجود تشکیل دادند.

«هوم... پس اون نمی‌تونه جوهره رو جذب کنه؟» همه لایه‌ ها از بیرون جمع می‌ شدند و به هم می‌ پیوستند. با این حال، آن‌ها وارد تخم نشدند.

«چه اتفاقی داره می‌افته؟» لیام زمان زیادی برای فکر کردن در مورد آن نداشت زیرا زمین زیر او شروع به لرزیدن کرد.

از آنجایی که دهانه بسیار ناپایدار بود، او نیاز داشت به نقطه دیگری حرکت کند. این اساساً آزمایشی برای تعادل و سرعت واکنش او بود.

با این حال، چنین چیزی احتمالاً فقط برای بازیکنان سطح پایین چالش برانگیز بود. تا زمانی که ترک‌ ها ظاهر شدند، او قبلاً به طور اتفاقی به نقطه دیگری نقل مکان کرده بود.

اما وقتی دوباره به تخم نگاه کرد، لیام شگفت زده شد. پوسته جوهر آتش نارنجی متمایل به زرد که تشکیل شده بود کاملا ناپدید شده بود.

و مهم‌تر از آن، لکه کوچک سفید روی تخم مرغ بنفش تیره کمی بزرگتر شده بود.

لیام لبخند زد: «پس اینطوره...» سپس مشاهده کرد که همین روند چند بار دیگر تکرار می‌ شود.

او همچنین باید به حرکت ادامه می‌ داد تا جوهر آتش را جمع کند، زیرا لونا در مکیدن تمام جوهر از یک نقطه تنها در چند ثانیه، بسیار کارآمد بود.

به این ترتیب، لیام تقریباً نیمی از کل دهانه آتشفشان را پوشش داده بود که در نهایت دسته بعدی بازیکنان ظاهر شدند.

لیام پوزخندی زد. در حالی که فوراً گولم دفاعی را فرا می‌ خواند، رگباری از تیرها و طلسم‌ ها به سمت او پرواز کرد.

سپس تخم را با آرامش درون موجودی‌ اش گذاشت و دور دوم حمله را آغاز کرد.

«اون از قبل می‌ دونه که ما اینجاییم. خودداری نکنید. حمله کنید. حمله کنید.» یک نفر فریاد زد و این بار یک گروه حدود 100 بازیکن از سایه بیرون آمدند و لیام و ارتش شیاطین را محاصره کردند.

فوراً، انواع حملات بر روی گروه فرود آمد و سلامتی گولم تا حدی کاهش یافت. اما این وضعیت در ثانیه بعد کاملاً تغییر کرد.

تحت فرمان لیام، شیاطین با خشونت غرش کردند و به جلو هجوم آوردند تا به بازیکنان حمله کنند. این یک بار دیگر یک نزاع خونین پر هرج و مرج بود.

لیام از هر دو گولم استفاده کرد و شروع به انجام طلسم [باران گدازه]، [کولاک] و [طوفان شن] کرد.

او پس از اجرای تهاجمات قبلی، چند کتاب‌های مهارت بیشتری به دست آورده بود، بنابراین اکنون مهارت‌ های بسیار بیشتری در زرادخانه خود داشت.

این در ترکیب با آمارهای سطح 42 او، هر حمله‌ ای که او پرتاب می‌ کرد مانند یک نارنجک بود، و تعداد زیادی خسارت وارد شد.

قدرت حیرت‌انگیز او و قدرت وحشیانه شیاطین به راحتی بر تعداد فزاینده بازیکنانی که اکنون آن‌ها را احاطه کرده بودند غلبه کرد.

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب باز: تکامل آنلاین را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی