فصل ۳۴۳- سیاه‌چال پاک شد!

«بچه‌ها فقط تماشا نکنید. رئیس الان توی وضعیت ضعیفی قرار داره. پس شروع به حمله کنید!» لیام خندید.

او هنوز قصد توضیح چیزی را نداشت. او می‌خواست ابتدا ببیند که آیا شخص دیگری می‌تواند آن را به طور مستقل کشف کند.

آن‌ها حتی ممکن است از این طریق الهام بگیرند، و او نمی‌خواست جلوی آن را بگیرد.

بنابراین او بی‌سروصدا به همراه بقیه گروه به حمله ادامه داد، اگرچه فقط حملات رعد و برقی را هر از چند گاهی انجام می داد و فعالانه در آسیب رساندن شرکت نمی‌کرد.

با این حال، به نظر میرسید که این مقدار بیش از حد کافی باشد.

سلامتی گرگینه‌شاه ترسناک با شکوه به هیچ وجه کاهش یافت و رئیس به شدت ضعیف شده بود.

بنابراین بقیه مبارزه اصلاً پیچیده نبود و در عرض چند ثانیه به پایان رسید.

جسد بی‌جان گرگینه‌شاه به زمین خورد و مقدار زیادی غنیمت روی زمین افتاد.

برخلاف روسای قبلی، این گرگینه بسیار سخاوتمند بود و سه قطعه تجهیزات، دو جواهر گرانبها و در آخر دو کتاب مهارت را به زمین انداخت.

چشمان لونا درخشید در حالی که به اطراف چرخید و همه چیز را برمی‌داشت و همه را روی پاهای لیام انداخت.

همه چیز برای اربابه! کیووو!

لونا دور گردن لیام پرید و با غرور با لبخندی بی‌شرمانه دور گردنش حلقه زد.

با این حال، در این لحظه، هیچ کس توجهی به او نداشت. در عوض، همه مات و مبهوت به رابط سیستم خود خیره شده بودند.

[تبریک می گویم. شما گرگینه‌شاه را با موفقیت شکست دادید.]

[شما اولین کسی هستید که سیاهچال «گرگ و میش» را با درجه سختی معمولی پاکسازی می‌کنید. دستاورد بزرگ شما در تاریخ ثبت خواهد شد]

[اطلاعیه پادشاهی: تبریک به گروه انجمن «پرتگاه سرخ» برای اولین پاکسازی سیاهچال «گرگ و میش» با درجه سختی معمولی.]

[اعلان قلمرو: تبریک به گروه انجمن «پرتگاه سرخ » برای اولین پاکسازی سیاهچال «گرگ و میش» با درجه سختی معمولی.]

در آخر آن‌ها واقعا به سیاه‌چال غیرممکن پایان دادند!

و اسم انجمن‌شان هم در همه کانال‌ها اعلام شد!

آن‌ها زجرکش نشدند. گروه‌شان کشته نشد. آن‌ها مجبور نبودند سخت کار کنند ...