فصل ۳۸۲ - تهیه حمام برای همه

بعد از اولین اتفاق، هماهنگی گروه بسیار نرم‌تر شد و لیام بالاخره توانست یک دسته موفق از معجون جنون رده پایین را بسازد.

[معجون جنون رده پایین ایجاد شده.]

[معجون جنون رده پایین ایجاد شده.]

[معجون جنون رده پایین ایجاد شده.]

…

…

…

[مهارت شما در کیمیاگری افزایش یافت.]

«پس حدود یک ساعت طول می‌کشهکشه، نه؟» لیام هوای زیادی مکید و بلافاصله شروع به کار روی دسته دوم کرد.

این نیز یکی از دلایلی بود که او از همان ابتدا روی مهارت‌های تخصصی تمرکز نکرده بود.

اگرچه آنها آن‌ها به همان اندازه نقش مهمی ایفا می‌کنند و احتمالاً چندین مزیت و منفعت پنهان دارند، اما هر یک از آنها آن‌ها زمان بر و خسته کننده بود.

خوشبختانه، او امتیازات تجربه غیرفعال خود را از قلمرو زیرین داشت تا بتواند آزادانه‌تر روی این موضوع تمرکز کند. او بدون توجه به این، این کار را می‌کرد، اما سطح او حداقل به این شکل راکد نبود.

لیام حوصله تمیز کردن چیزی را نداشت و به سادگی ایستاد تا روی جای دیگری بنشیند.

سیکا عجله کرد و همه چیز را برای دسته دوم ترتیب داد و این بار هیچ اشتباهی نکرد.

«خوبهبه.» لیام سرش را تکان داد و به سرعت روند را دوباره شروع کرد.

روباه به او کمک کرد تا در صورت نیاز گیاهان را اضافه کند و سیکا همه معجون‌ها را بطری کرد و با دقت ذخیره کرد.

این باعث شد لیام در زمان خود صرفه‌ جویی کند و او فقط روی معجون تمرکز کرد. یک ساعت دیگر دقیقاً به همین ترتیب گذشت و دومین دسته از معجون‌ها نیز با موفقیت به پایان رسید.

بار دیگر شکستی در کار نبود.

لیام چشمانش را بست، چند نفس کشید تا سرحال شود و بلافاصله شروع به کار روی دسته سوم کرد.

اگر قبلا بود، حتما بعد از دو ساعت استفاده از مانا، قطعاً احساس تخلیه می‌کرد، اما الان فرق می‌کرد.

قدرت ذهنی و اراده او به لطف ساختن دائمی اروا...