باز: تکامل آنلاین
قسمت: 442
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
فصل ۴۴۲ - ۴۰ در مقابل ۵۰۰
«باید در حدود سطح ۳۰ باشن. پس کاملا احمق نیستن.» لیام شمشیر خود را غلاف کرد و یک بار دیگر وارد حالت [اختفا] شد تا در بیابان حرکت کند.
این واقعیت که این بچهها به دنبال گروه او بودند به نفعش بود. اگر لیام میتوانست چند نفر از افراد این گروهها را نابود کند، قدرت طرف مقابل خودبهخود پایین میآمد.
با این حال، او باید عجله میکرد زیرا مرگ این بازیکنان قبلاً به بقیه گروه هشدار داده شده بود. بنابراین احتمالاً الان دشمن درحال گروهبندی مجدد بودند.
این بدان معنی بود که لیام باید آنها را سریعتر از اینکه بتوانند دوباره جمع شوند شکار میکرد. «این باید جالب باشه.»
او با سرعت از بین خار و بوته ها راهش را باز کرد و از آنجایی که همه بهسمت یکدیگر هجوم میآوردند، تمام منطقه تبدیل به زمین بازی ماشینها شد. دشمنان وقتی به لیام برخورد میکردند، مانند ماشینهایی که تصادف کرده باشند به کلی از زمین بیرون رانده میشدند.
بازیکنان نیز خیلی از یکدیگر دور نبودند و بهسرعت یکی پس از دیگری از هم جدا شدند.
«چه اتفاقی داره میافته؟»
«انجمن دیگهای اینجا هست؟ کی داره همه رو میکشه؟»
«یعنی کار همون گروهه؟»
«لعنتی این احمقا کدوم بخش کلمهی دیدهبانی رو نمیفهمن؟»
«ممکنه مجبور باشیم منتظر بمونیم تا همه دوباره زنده بشن و ازشون بپرسیم.»
اعضای انجمن شروع به تقلا کردند و متوجه نشدند که چه خبر است. اما به وضوح جدایی درحال حاضر حرکت بدی بود.
با این حال، انجمن اجازه نداد اوضاع خیلی بدتر شود. بالادستیهای انجمن بلافاصله کنترل را پس گرفتند.
«همگی، حرکت جستجو رو تموم کنید. فقط توی گروههای بزرگ حرکت کنید. این بچه ها قوی هستن. فقط ارشدهامون میتونن از پسشون بر بیان.»
«بیاید دوباره جمع بشیم و این زالوها رو از بین ببریم. ما میتونیم توی قبرستان باهاشون مذاکره کنیم. الان حرکت کنید.»
لیا...
کتابهای تصادفی
