ناتالیا

ناتالیا با احتیاط در کنار خوابگاه یامازو فرود میاد. اون امشب هم لباس سفید رنگ مورد علاقه اش رو پوشیده و کراوات سیاه رنگی هم دور گردنش بسته. چیزی که ناتالیا رو به اینجا کشونده فقط دستور مافوقش نیست بلکه یک کنجکاوی ذاتی در مورد حد و حدود قدرت های مرموز دو جی داره.

کاری که اون قصد داره انجام بده یک نمونه گیری ساده از انرژی اتاق یامازو و بررسی فرم حمله ای هست که صورت گرفته.

کیان یانگوآ از خیلی وقت پیش، دو جی و بسیاری از روح های قدرتمندی که در زمین مشغول فعالیت هستن رو زیر نظر داره. هیچ نوع از قدرتی نیست که بشه باهاش دیگران رو تحت سلطه گرفت و برای سازمان کیان یانگوآ جذابیت نداشته باشه.

قدرت های افرادی مثل دو جی، تا حد زیادی متفاوت با اونچه هست که در کیان یانگوآ رایجه و شامل یک سری دست ساخته و حاصل آزمون و خطای شخصیه که به دو جی کمک میکنه صرفا به کمک ذهنش و با وابستگی خیلی خیلی کم به تجهیزات دیگه، اهداف خودش رو به سرانجام برسونه.

ناتالیا به سرعت متوجه یک انرژی تهدید کننده و سرد میشه که قصد حمله داره. قبل از اینکه یک چوب کلفت و نسبتا بلند که سرش از خار های نوک تیزی پوشیده شده با گردنش برخورد کنه، جا خالی میده و خودشو از آسیب حتمی نجات میده.

چشم های تند و تیز ناتالیا، توی تاریکی میدرخشه و می تونه یک هاله ی سبز و نسبتا غبارآلود رو ببینه که در اطراف یک پسر بچه، خودنمایی میکنن. ناتالیا که این پسر رو از قبل و به کمک سوابق پرونده ی دو جی میشناسه، چندان از دیدنش جا نمی خوره؛ بلکه کنجکاو میشه تا بیشتر با یکی دیگه از بچه های دو جی آشنایی و معاشرت پیدا کنه.

در حالی که هوگو، فرم بعدی مبارزه اش رو پیاده میکنه، ناتالیا خطوط گمراه کننده ای رو از هاله اش به بیرون پرتاب میکنه و به صورت زیکزاکی، در محیط باز کنار خوابگاه یامازو، شروع به پریدن میکنه.

این خطوط، حکم یک ریل پیچ در پیچ رو دارن که به ناتالیا اجازه میده موقعیت قرارگیری خودش رو ناخودآگاه و با سرعت زیادی تغییر بده. این کار، حمله رو برای هوگو دشوار تر میکنه.

ناتالیا از این مصونیت به وجود اومده استفاده میکنه تا ذهن هوگو رو قلقلک بده و اطلاعات بیشتری رو ازش استخراج کنه. اون خطاب به پسر بچه میگه: پس دو جی، تو رو برای مراقبت از اینجا فرستاده؟

هوگو که با اعتماد به نفس زیادی ماموریت خودش رو شروع کرده، با ...