NovelEast

بذر کتان

قسمت: 115

تنظیمات
چپتر ۱۱۵ مغرب چیزی که باعث میشه یامازو توی محل کار جدیدش احساس کسالت نکنه اینه که طیف متنوعی از کارا بر عهده شه. با فهمیدن این که قادره دمنوش های خوبی رو تهیه کنه، بخشی از کارای آشپزخونه هم به عهده‌اش گذاشته شده. صحافی میکنه، برای بازاریابی به شهر میره و گاها مواد اولیه رو میخره، کتاب و بخصوص روزنامه های جدید رو برای رئیس و کارمندا بلند بلند میخونه و بعضا خریدای خونه شون رو به زن و بچه شون میرسونه. یه آچار فرانسه ی به تمام معنا. یامازو از این موضوع گلایه ای نداره چون حضور توی این محیط کاری، مزیتای زیادی رو براش ایجاد کرده. اولا اینکه به مخزن متنوعی از کتابا دسترسی داره و می تونه بسیاری از اونا رو برای خودش برداره. بعضی از اونا دیگه کهنه هستن و کسی نمی خوادشون. یامازو هم از این فرصت استفاده کرده و بعضی از اونا رو برای ساکورا کنار گذاشته. اون حالا داره کم کم یاد میگیره که با انرژی کتابای فیزیکی کار کنه و مطالبشون رو با حوصله ی بیشتری مطالعه کنه. دسترسی به کتابایی که یک توصیف تحلیلی، نه تنها از کشور چین بلکه بقیه ی کشورهای این سیاره ارائه بدن، برای یامازو تازگی داره. اون تموم ماه‌های اخیر رو درگیر خوندن کتابایی در مورد چاکرا و انرژی بوده و طبعا این مفاهیم براش معنای جدیدی دارن. اگر قرار باشه که توی بازی قدرت این سیاره نقشی ایفا کنه، دونستن در مورد تاریخ و فرهنگ عمومی، موضوع بسیار مهمیه. درب اتاق یامازو بازه و افراد، بدون در زدن می تونن رفت و آمد کنن. همین که پسر جوانی با نوعی کاپشن چرم نارنجی وارد دفتر میشه، یامازو هاله ی خودشو پنهان میکنه. اون در واقع احساس خطر میکنه چون از فرصت های تنهایی و سکوت استفاده میکنه تا مراکز انرژی خودشو تقویت کنه یا به عبارتی یک مراقبه ی خفیف رو در پیش بگیره. آن چوئی، هاله ی یک روح جوان اما علاقه مند به شرارت و دروغ گویی...
برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب بذر کتان را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی