فرم ورود
فرم ثبت‌نام
NovelEast

خانه

بلاگ و مقالات

استخدام مترجم

جستوجوی پیشرفته

برگذیده‌ی خدایان

قسمت: 5

تنظیمات
  • اندازه متن
  • 1 2 3 4 5
  • فونت متن
  • ایران‌سانس نازنین میترا
  • چینش متن
  • مرتب راست‌چین وسط‌چین
  • رنگ زمینه
  • ‌پیش‌فرض تیره‌تر تیره‌ترر تیره‌تررر
  • ذخیره تنظیمات
راستش یکم تعجب کردم که یه (صورت فلکی) به این زودی به من توجه کرده. 

صورت های فلکی موجودات قدرتمند و بالا رتبه ای هستند که شامل خدایان، شیاطین بالا رتبه ، اربابان حقیقی و ... می شوند 

البته نمی توانم بگویم که خوشحالم. 

چون صورت فلکی ای که به من توجه کرده است ، یک صورت فلکی نوع عشق است و صرت های فلکی نوع عشق ، اغلب نمی توانند چیزی بدهند که بتوان از آن توی جنگ و مبارزه استفاده کرد. 

ولی به هر حال ، اون یک صورت فلکیه ، پس باید به او احترام بگذارم. 

ولی اول باید این پرنسس خجالت زده ای که توی بغلمه ر  به بیمارستان ببرم. 

در مرتبه اول باید سعی کنم که او را تا حد امکان از هر کارخانه ای دور کنم ، چون احتمال برخور اژدهای آتشین با یکی از آن کارخانه ها است 

و من نمی توانم ریسک این را بکنم که یک آدم پول ساز رو از دست بدهم.

یک تاکسی می گیرم و به سمت یکی از بیمارستان های مرکز شهر حرکت می کنم. 

در طول راه ، لیچارد کاملا ساکت بود ، ولی سیستم مدام پیام های روی اعصابی می فرستاد. 

[صورت فلکی " عشق ممنوعه" به شما پیشنهاد می دهد فرد کنار خود را ببوسید] 

[ صورت فلکی "عشق ممنوعه" می گوید ، اگر او را ببوسید به عنوان پاداش یک آیتم رده B به شما می دهد] 

راستش به دست آوردن یه آیتم رده B ، در اضاء فقط یک بوسه ، ارزشش رو داره 

ولی چون این آیتم رده B رو یک صورت فلکی نوع عشق می خواهد به من بدهد ، احتمالا ربطی به عشق و عاشقی و این چیزا داره. 

پس نداشتن اون آیتم هم هیچ ضرری به من نمیروسونه. 

[ صورت فلکی " عشق ممنوعه" با عصبانیت می گوید ، شما خیلی آدم بی جرئتی هستید که معشوقه خود را نمی بوسید] 

این صورت فلکی ، دیگه واقعا داره می ره روی اعصابم. 

[ صورت فلکی " عشق ممنوعه" با پوزخندی به شما نگاه می کند و می گوید، احتمالا به این خاطر کاری انجام نمی دهی چون مردانگی ات درست کار نمی کند] 

بعد از دریافت این پیام ، حسابی عصبانی می شوم و کنترل خودم رو از دست می دهم و بدون در نظر گرفتن اینکه هنوز توی تاکسی هستیم با صدای بلند می گویم. 

" حرومزاده ، اصلا برام مهم نیست که یه صورت فلکی ای ، اگه اون دهن گشادت رو نبندی ، کاری می کنم مردانگی ام رو تا عمق وجودت کاملا حس کنی." 

[ صورت فلکی " عشق ممنوعه" خجالت زده می شود و با لکنت زبان می گوید، تا به حال کسی جرئت نکرده بود با او اینطوری صحبت کند.] 

[ صورت فلکی " عشق ممنوعه" سعی می کند سرخ شدن گونه هایش از خجالت را با دست هایش بپوشاند] 

چی شد؟ ، نکنه این صورت فلکی یه منحرف مازوخیسم هستش که از فحش های من خوشش اومده؟ 

راستی اون چرا از این جمله کلیشه ایه  " تا حالا کسی جرئت  نکرده با من اینطور صحبا کند" استفاده کرد؟ 

اینها الان مهم نیست ، من که به هیچ وجه دلم نمی خواد با این صورت فلکی منحرف ارتباط داشته باشم. 

من بیشتر ترجیح می دهم با صورت های فلکی

" شیطانی که در اعماق دره استراحت می کند"  ، "شیطان قتله گاه" ، " پرنس آشوب" و اینگونه صورت های فلکی ارتباط داشته باشم ، چون اونها  می توانند خیلی چیز های مناسب تری برای مبارزه به من بدهند. 

[ صورت فلکی " عشق ممنوعه" می گوید ، که می خواهد ، اسپانسر  شما باشد .] 

[ صورت فلکی " عشق ممنوعه" هدیه ای برای شما ارسال کرد] 

[ مهارت ، ریاکاری به دست آمد] 

[ نام مهارت: ریاکاری

رتبه: B

نوع: منفعل

توضیحات: این مهارت به صورت خودکار مهارت شما را در دروغ گویی افزایش می دهد ، و باعث می شود شما بتوانید راحت تر اعتماد بقیه را حلب کنید و در هنگام دروغ گویی اشتباه نمی کنید و افشا نمی شوید ، ذهنتان به سرعت بهترین دروغ را پردازش می کند] 

با دیدن این پیام ، لبخندی نا خودآگاه بر روی لبانم می آید و با خودم فکر می کنم

 " با اینکه این توانایی مبارزه ای نیست ، اما بسیار مناسبه."

کتاب‌های تصادفی