برگذیدهی خدایان
قسمت: 41
- اندازه متن
- فونت متن
- چینش متن
- رنگ زمینه
- ذخیره تنظیمات
اوممم، بلاخره سیستمم ارتقاء پیدا کرده، خب میخوام بدونم سیستم بعد از تغییر چه شکلی شده
" صفحه وضعیت "
=====وضعیت=====
نام: کازوتو
گونه: نیمه اژدها
کلاس: ندارد
رنک: C
سطح: 21
ارزش زندگی: 5003
آمار قابل ارتقاء: PA: 33 SC: 31 MH: 32 LS:23 اصالت: 3 ]
آمار غیر قابل ارتقاء[ جذابیت: 38 وحشت: 61]
امتیازات آمار استفاده نشده: 0
عنوان : اولین قتل ___ شکارچی گوبلین( نوع برنزی)__ رام کننده هیولای الهی__ شکنجه گر الهی__ اژدها کش
اسپانسر : لوکی__آرتمیس
توانایی های منفعل: یادگیری سریع《X》__ نامیرایی《A》__ ریاکاری 《B》
توانایی های فعال: قرارداد《؟؟》مانا: 1 ___ پیوند هیولای الهی 《S》مانا: 15 ___ نفس آتشین 《 S》مانا : (هر مقدار که بخواهید قدرت بیشتری از نفس آتشین استفاده کنید مانا بیشتری استفاده می شود)__ سپر قانون سفید 《SS》مانا: 0__ پنجه برنده شاه《B》مانا:2__ تبدیل 《B》مانا:0
=======================
" اوممم، ارزش زندگیم حسابی افزایش پیدا کرده"
این خبر خوبیه چون اینطوری در ارزش گذاری ماهیانه رتبه بالاتری می گیرم و جوایز بهتری نیز دریافت می کنم
خیلی خوبه ، بالاخره موفق شدم تبدیل به یک نیمه اژدها بشم ، کنجکاوم بدونم چقدر قویتر شدم
مطمئنا هر امتیاز آماری ای که به عنوان یک اژدها دارم ، ارزش خیلی بالاتری نسبت به وقتی که انسان بودم دارد و این یکی از بزرگترین مزیت های تغییر نژادم بوده
" هی ، حواستونو جمع کنید ، ارتش دشمن شروع به حرکت کرده."
با شنیدن صدای M توجهم را از صفحه وضعیت ، به رو به رویم متمایل می کنم و ارتش عظیمی رو میبینم که به سمت ما می آیند
ناخواسته لبخند کجی روی لبانم می آید
" قرار..کلی خوش بگذره "
این بار قرار نیست از خنجر های آشوب استفاده کنم، اینبار قراره یه کار خیلی خیلی جالب انجام بدم...
M نگاهی به من که ذوق زده شده بودم کرد و بعد گفت
" نیمه ی راست ارتش با من ، شما بقیه اش رو نابود کنید"
با هیجان گفتم
" اطاعت میشه قربان"
حالا میخوام از توانایی جدیدی که یاد گرفتم استفاده کنم
[ تبدیل ]
به محض استفاده از توانایی ، فلس های سیاه رنگی که کمی متمایل به بنفش بود کل بدنم به جز صورتم را پوشانید و دو شاخ سیاه رنگ زیبا روی سرم پدید آمد ، و از همه مهمتر ، دو بال که ترکیبی از رنگ های سیاه و بنفش بود ، از کمرم بیرون اومد
" حالا..من یک..نیمه اژدهام"
نیکولاس رو دیدم که با تعجب به من نگاه میکرد
" شگفت..انگیزه"
آره..اره میدونم که یک نیمه اژدهای جذاب شدم ، ولی خب ، وقتی برای شنیدن تعریف و تمجید های اینها ندارم ، ترجیح میدم به جای اون کار ، یکم قتل عام راه بندازم
با یک تک بال زدن به میانه آسمان میروم ، تا اونجا که میدونم هر گونه از اژدها ها یک نوع توانایی خاص نژاد خودشون رو دارند
پس من هم باید بتوانم از اون توانایی استفاده کنم، نوبتیم که باشه نوبته اونه
[ شما موفق شدید با اراده خود توانایی خاص نژاد اژدهای تاریکی را باز کنید]
[ شما توانایی " بلعنده " را به دست آوردید]
[ توضیحات: این توانایی به شما این امکان را میدهد که هر چیزی را جذب کنید ، مانند مانا ، روح ، انرژی، و هر چیز دیگری ، فقط مراقب باشید تا چیز مضری را جذب نکنید]
خب وقت قتل عامه..
هر دو دستم را رو به رویم میگیرم...
[ توانایی " بلعنده " فعال شد ]
بعد از اینکه توانایی فعال شد ، ناگهان چیز هایی به رنگ سیاه و بنفش به سمت دست من مانند موجی از نور و انرژی آمدند و در کف دست من فرو می رفتند
" واقعا لذت بخشه"
قدرت زیادی را در وجودم احساس می کردم ، و از زیر پاهایم صدای فریاد های درد و ناامیدی را می شنیدم
و این واقعا لذت بخش بود...
[ با ستاره دادن به ما از ما حمایت کنید..5 ستاره وده..زود. ]
کتابهای تصادفی

