قسمت ۱۲۲: دنیل

از آنجایی که بدن یین یک روش تغذیه کننده بدن و مخصوص عنصر تاریکی بود، بدیهی بود که "نفس" جذب شده از همان عنصر باشد.

روش هفت جهنم تفاوتی نداشت و آزادانه "نفس" را در انواع مختلف ذخیره می کرد، اما با روش جدید، آن "نفس" مانعی برای پیشرفت بدن شده بود.

گاز تیره به آرامی بدنش را پر کرد و دمای آن را کاهش داد.

نوآ سردی خاصی را تجربه می کرد و "نفس" جدیدش را به سمت دانتیان هل می داد.

سپس دانتیان، گاز را تصفیه کرد و آن را در سیستم اسکلتی نوآ پخش کرد...

استخوان های او شروع به انتشار هاله ای نرم کردند که به آرامی سایر قسمت های بدنش را تغذیه می کرد.

پس استفاده از روشی که نیاز به دانتیان داره، اینطوریه...

پالایش دانتیان برای این فرآیند ضروری بود تا "نفس" سرد جذب شده توسط نقطه انرژی او بی ضرر شود.

اگر بدن او سعی می کرد مستقیماً آن را جذب کند، آسیب زیادی برای خود ایجاد می کرد.

نوآ تا پایان شب به تمرین در روش بدن یین ادامه داد و سعی کرد آن را خودکار کند.

وقتی خورشید طلوع کرد و شب به پایان رسید، موفق شد از دو نقطه از هفت نقطه انرژی خود برای قسمت جذب استفاده کند.

ایستاده بود و احساس می کرد که "نفس"، در استخوان هایش جمع شده و به آرامی بدنش را تغذیه می کند.

احساس سردی بود اما نوآ کوچکترین ناراحتی در بدنش احساس نکرد.

برعکس، او احساس می کرد بدنش قوی تر شده!

از آخرین باری که بدنم رو تمرین دادم، مدت زیادی می گذره. این احساس خوبی داره...

او با لذت بردن از احساس تقویت کردن خود لبخندی زد.

بیخیال قدرت نبرد، من به هر حال توی کلاس نبرد واقعی به تکنیک‌های جدیدم عادت میکنم. الان، من باید قبل از اتلاف وقت توی یسری از ماموریت های بی فایده برای آکادمی، روی افزایش سطح مراکز قدرت خودم تمرکز کنم.

و این دقیقا این کاری بود که در هفته آزاد قبل از شروع درس انجام داد.

زمان روز برای رون کسیر و هنر رزمی او در نظر گرفته شده بود، در حالی که او در شب در تلاش برای پرورش دانتیان و بدن از طریق دو تکنیک خود بود...