قسمت ۱۳۲: شعله‌ی آزور

دانش آموز در اثر حمله غیرمنتظره به عقب رانده شد.

دو نفر دیگر نیز می‌خواستند روی نوآ بپرند اما او طلسمی را فعال کرد و بلافاصله در مقابل اولین جوان ظاهر شد.

او شمشیرهای خود را در حین حمله به کار گرفت و دو ضربه سریع با لبه­های بدون تیغ ​​سلاح­های خود به او وارد کرد.

حملات در میانه راه چند برابر شد و تبدیل به شش حمله مختلف شد که دانش آموز مبهوت شده را مورد اصابت قرار داد.

دو ضربه برای آرنج، دو ضربه برای شانه­ها و دو ضربه برای زانو. صدای ترک خوردن استخوان‌های بدنش شنیده شد و بی­جان روی زمین افتاد.

قدرت یک هنر رزمی درجه 4 همراه با بودن او در مرحله‌ی جامد و با عنصر غافلگیری، در یک چشم بهم زدن یکی از ارشدهای نوآ را تسلیم کرد و آن هم بدون فعال کردن فرم اول آشورا!

دو دانش آموز دیگر از پشت به او رسیدند و با سلاح های خود حملاتی را انجام دادند.

اِکوو.

ناگهان لباس رویی نوآ پاره شد و همراه خونی‌اش بیرون آمد تا جلوی حمله را بگیرد.

ظاهر اکو به‌طور ­ویژه­ای بزرگ و قدرتمند بود وضربات جوانان را با موفقیت دفع کرد.

بدن اکو درهم شکست، اما با سلاح هایی که درون آن فرو رفته بود، دوباره بازسازی شد و مانع حرکت تیغه ها شد.

نوآ این فرصت را از دست نداد و بی‌درنگ به دانش‌آموز نزدیک‌تر حمله کرد.

طرف مقابل دستش را از روی اسلحه رها کرد تا یک طلسم آماده کند، اما اکو جیغ زد و یک حمله صوتی انجام داد که او را برای مدت کوتاهی گیج کرد.

پس آن زحمت زیادی لازم نبود تا نوآ جوانان را شکست بدهد چرا تنها یک حریف برای او باقی مانده بود.

نوآ در حالی که اکو آرام روی شانه هایش خمیده بود به او نزدیک شد.

«تو نمی‌تونی ازش فرار کنی، لیونل چرا کاری نمی‌کنی؟»

دانش­آموز آخری فریاد زد و به نگهبان کنار درب ورودی نگاهی انداخت.

نگهبان قبل از اینکه به او پاسخ ...