قسمت ۲۲۶: سوراخ‌ها

از گروه دنیل فقط سه نفر از رتبه ۴ بدن بودند. یکی دنیل بود، در حالی که دو نفر دیگر مایلو و فیبی بودند.

با این حال، به استثنای دنیل، همه آنها هنوز حوزه ذهنی‌شان در رتبه اول بود، حتی اگر برخی از آنها چیزی نمانده بود تا به رتبه بعدی برسند.

نمی‌شد انکار کرد که دریای آگاهی سخت‌ترین مرکز قدرت برای پرورش بود. نه تنها به زمان طولانی و تمرینی دردناک نیاز داشت، بلکه لازم بود حوزه ذهنی تهذیب‌گر نیز ضخیم و محکم باشد.

چنین تهذیب‌کنندگان جوانی نمی‌توانستند چنین الزاماتی را برآورده کنند، به‌ویژه اگر موقعیت اجتماعی آنها بالا و زندگی‌هایشان راحت می‌بود.

مصائب و سختی‌ها زیادی برای سخت‌تر شدن حوزه ذهنی لازم بود، چیزهایی که اشراف خانواده‌های ثروتمند به ندرت با آن مواجه می‌شدند.

آنها به تعداد زیادی قرص و معجون دسترسی داشتند که مرکز قدرت‌شان را هدف قرار می‌داد، اما اثرات آنها نمی‌توانست با ناملایمات زندگی واقعی مطابقت داشته باشد.

فقط دنیل که به‌خاطر رهبر و نماینده آرمان بودن تحت فشاری دائمی بود، توانست تا سن بیست و سه سالگی به رتبه ۲ دریای آگاهی دست یابد.

هر چند رتبه یک بودن به معنای ضعیف بودن‌شان نبود. آنها مجهز به آیتم‌های حفاظتی رتبه دوم بودند که ایمنی‌شان را تضمین می‌کرد.

همه آنها دارای یک هنر رزمی رتبه ۴ بودند و اسلحه‌های حکاکی شده‌ای داشتند که مناسب سبک رزمی آنها بود. پس با این همه مورد، دست کم گرفتن آنها اشتباه بود.

پنج اشرافی از ورودی سیاه‌چال گذشتند و بلافاصله متوجه چیزی شدند.

میلو فریاد زد: «یکی اینجاست!» و افکار همراهانش را جلب کرد.

نشانه‌های روشنی از عبور نوآ روی زمین غبار آلود وجود داشت، بالاخره حتی نیم روز از آمدنش نگذشته بود.

فیبی پرسید: «یکی از خانواده سلطنتی؟» اما دنیل سرش را حرکت داد.

«بعیده. رد پاها متعلق به یک نفره و ارتش سلطنتی همیشه حداقل پنج مرد رو برای هر مأموریت می‌فرستن. این فقط می‌تونه یک شکارچی یا یک تهذیب‌گر تنها باشه که به دنبال مخفی شدنه.»

میلو با شنیدن این کلمات خرخر کرد.

«تهذیب‌کننده‌های...