تولد شمشیر شیطانی
قسمت: 235
قسمت ۲۳۵: تفاوتها
«شخصی اینجا مبارزه کرده و بعد به عمق لانه رفته.»
دنیل پس از بررسی اتاق زیرزمینی در ذهن خود به این نتیجه رسید. او با انرژی ذهنی خود بازرسی سریعی انجام داد اما اثری از زندگی پیدا نکرد.
«یعنی این کار اون تهذیبگر تنها بوده؟ یا یکی از افراد گروه من در ادامه اکتشاف این منطقه رو پاکسازی کرده؟»
او نمیتوانست از هیچ کدام مطمئن باشد، تنها روش برای یافتن پاسخ، کاوش در لانه بود.
«اول باید این خون رو جمع کنم، بعد از چند دور تصفیه مفید و قابل استفاده میشن.»
دنیل روی گودالها رفت و خونی را که آنها را به یک کاسه بزرگ تبدیل میکرد را جمعآوری کرد.
پس از خالی شدن گودال ها، او تکنیکی را اجرا کرد و دستانش را روی مایع قرمز تیره داخل کاسه دراز کرد.
دستانش میدرخشید و تشعشع خاصی ساطع میکرد که تمام ناخالصیهای داخل خون جانوران جادویی را گرم میکرد.
دود خاکستری از کاسه بیرون آمد و خون به آرامی سایههای تیره خود را از دست داد و به رنگ قرمز روشن در آمد.
«الان میشه از اون استفاده کرد.»
دنیل تکنیک را متوقف کرد و کاسه را داخل حلقه فضایی خود قرار داد.
تکنیکی که او به تازگی استفاده کرده بود دشوار نبود، اما به زمان زیادی نیاز داشت تا یک ماده کاملاً خالص شود، چند ساعت باید میگذشت تا دنیل این فرآیند را کامل کند.
سپس چشمانش تونلهای مختلف را که به سمت پایین منتهی میشد، بررسی کرد.
تعداد زیادی از آنها وجود داشت، برخی بزرگتر از دیگران، با این حال همه آنها نوعی هاله درخشان در انتهای خود داشتند.
«این نور باید از اعتبارات ابسیدینی که قبلاً شکل گرفته باشه، من نمیتونم ارزش واقعی اونا رو از اینجا تخمین بزنم. خب، حتی اگه خانواده الباس علناً این رو نگن، اونا حق دارن.»
دنیل نه تنها در مورد بیشتر موضوعات تهذیب دانش گستردهای داشت، بلکه در سیاست و رفتارهای اجتماعی نیز ماهر بود.
خانواده اودی یک خانواده بزرگ ...
کتابهای تصادفی
