قسمت ۲۵۹: نقشه

وقتی نوآ از خواب بیدار شد، به وضوح می‌توانست فواید وراثت خونی را احساس کند. حالا ذهنش روشن‌تر، افکارش سریع‌تر و حوزه ذهنی‌اش محکم‌تر بود.

هر پیشرفتی در دریای آگاهی، به‌طور موثری توانایی های ذهن تهذیب‌گر را افزایش می‌داد. نه تنها او را باهوش‌تر می‌کرد، بلکه دیدگاه او را نیز بزرگ کرد تا به او امکان دهد تا احتمالات بیشتری را که قبلاً غیرممکن می‌پنداشت در نظر بگیرد.

البته، چیزی که نوآ بلافاصله متوجه شد، افزایش اندازه حوزه ذهنیش بود.

«من دو تا سه سال رشد رو تونستم جذب کنم، سوابق مربوط به وراثت خونی درست بود! این واقعا بهترین چیز برای آموزش ذهنه...»

جذب دریای هوشیاری یک جانور جادویی به طور مستقیم توانایی های ذهنی یک تهذیب‌گر را افزایش می‌داد، واقعاً هیچ معجون یا قرص دیگری وجود نداشت که بتواند چنین چیزی را در اختیار فرد بگذارد.

با این حال، چنین بزرگ شدن ناگهانی حوزه ذهنی می‌توانست منجر به آسیب‌هایی نیز بشود اما اینجا بود که دوباره مزیت ذهن قوی نوآ برای جذب آن میراث خودش را نشان داد.

«من باید برای مدتی اعمال فشار بر حوزه ذهنی خودم رو متوقف کنم تا بتونم وضعیتش رو تثبیت کنم، هنوز نباید برنامه تمرینیم رو شروع کنم.»

نوآ تصمیمش را گرفت و روی نفس گازی موجود در ذهنش تمرکز کرد.

او نفس را در دریای کریستالی درون کره‌اش فرو برد، که آب نمایانگر افکار و اراده‌اش بود، حالا می‌خواست آن نفس را پالایش کند.

با این حال، او این کار انرژی را برای مدت طولانی در دریا باقی نگذاشت، بلکه به محض اینکه توانست آن را کنترل کند، فوراً آن را بیرون کشید. سپس به سادگی آن نفس را در هوا پراکنده کرد.

ذهن او مجبور بود همیشه فشار درونی ثابتی را به دلیل همراهان خونی‌ش و نفس مورد نیاز برای روش جعل عنصری تحمل کند، نوآ تصمیم گرفته بود یکی از این موارد را حذف کند تا آن فشار را کاهش دهد.

بدون حضور نفسِ داخل ذهنم، اساساً هیچ فشاری را احساس نمی‌ک...