قسمت ۳۰۳: تجهیز کردن

نبرد سوم به پایان رسید و پیروزی چشمگیر کشور اودریا نهایی شد. تقریباً تمام سربازان آبی امپراتوری کشته شده بودند و بسیاری از لباس قرمزها نیز به همین شکل، امپراتوری هرگز چنین تلفات عظیمی را تجربه نکرده بود.

نمی‌شد کمکی کرد، نوآ ایجاد شدن آرایش آنها را مختل کرده بود و ترس حضور ناپایداری‌ها در هر گوشه‌ای از میدان نبرد را در ذهن آنها حک کرده بود، سربازان واقعا نمی‌توانستند روی زمینی که هر لحظه احتمال منفجر شدنش بود تمرکز کرده و راحت مبارزه کنند.

لوگان وقتی نوآ را در حال خروج از دره دید با هیجان پرسید: «شگفت انگیز بود! کی ما رو با اونا مسلح می‌کنی؟»

«من باید حدود پنجاه ناپایداری آماده برای نبرد بعدی داشته باشم. شما اثرات و قدرت‌شون رو دیدید پس تاکتیک و استراتژی استفاده‌شون رو به خودتون واگذار می‌کنم.»

ناپایداری‌ها قدرتمند بودند، اما باید از آن‌ها به شیوه‌ای مناسب برای تولید نتایج رضایت‌بخش استفاده می‌کردند.

نوآ در آکادمی آرایش‌های جنگی را خوانده بود، اما همیشه به تنهایی می‌جنگید، او تجربه کمی در آن زمینه داشت. در عوض اما لوگان کاپیتان اصلی سربازان آبی بود، سطح تهذیب و تجربه‌اش او را به مردی عالی برای ایجاد یک تاکتیک جنگی که شامل اسلحه‌های حکاکی شده بود تبدیل می‌کرد.

«۵۰‌تا؟! اصلا انبار ما این همه مواد رتبه ۴ رو داخلش داره؟»

نگرانی‌های لوگان قابل درک بود. او از دنیای حکاکی اطلاعی نداشت، اما برخی از خصوصیات مخلوقات نوآ را می‌دانست و از هزینه‌های مواد گرانبها آگاه بود.

«لاشه یک جوجه تیغی قهوه‌ای رتبه چهارم، برای ساختن ده‌تا ناپایداری میخ‌های داره. توی موجودی برای ساختن دویست بمب دیگه‌ست لاشه وجود داره، بعد از اونم... خب از یه ماده دیگه‌ استفاده میکنم.»

نوآ وضعیت را برای او توضیح داد، و دادن تصویری دقیق به لوگان تنها می‌توانست برای نبردهای بعدی مفید باشد.

«فقط یه چیزی، باید قبل از استفاده از ناپایداری‌ها یکمی باهاش تمرین ک...