NovelEast

تولد شمشیر شیطانی

قسمت: 370

تنظیمات

چپتر 370:

ابعاد جداگانه

روی، سث و نوآ وارد غار شدند، ورودی غار پشت سرشان بسته شد و به تختی رسیدند که سارا و بروس در آن دراز کشیده بودند.

«تو باید عضو جدید جناح ما باشی، ممنون که منو به بروس رسوندی و از من در برابر بی‌پروایی اون دفاع کردی.»

سارا از نوآ تشکر کرد، صدایش نرم و ضعیف بود اما وضعیتش حداقل تا حدودی ثابت به نظر می‌رسید.

نوآ یک تعظیم خفیف انجام داد، او احساس نمی‌کرد کار خاصی انجام داده است.

روی پرسید: «در زیر گرداب بزرگ چه اتفاقی افتاد؟ بقیه اعضای تیم تو کجان؟» وقتی از تیمش نام برده شد، حالت سارا ترش شد.

«اونا مردن، من تنها کسی بودم که تونستم در اون آشفتگی زنده بمونم.»

سث آهی کشید در حالی که بروس به آرامی موهای او را نوازش می‌کرد، آنها می‌دانستند که تیمش چند شاگرد دارد، آنها نمی‌توانستند از باخت‌های خود احساس بدی نداشته باشند.

«همه چیز رو به ما بگو، من بعداً موضوع رو مستقیماً به مادرم گزارش می‌دم.»

روی دوباره صحبت کرد، موقعیت او به عنوان پسر یک بزرگ در درجات قهرمانی بالاترین درجه در غار بود.

همچنین، بسیاری از تهذیب ‌گران رتبه ۲ از دست رفته بودند، که این موضوع به کلیت فرقه شیاطین تعقیب مربوط می‌شد، وقت آن نبود که به جناح‌ها اهمیت بدهند.

سارا قبل از اینکه در فکر فرو برود پاسخ داد: «بله، یک لحظه به من فرصت بدید تا افکارم رو مرتب کنم.» نوآ یک شیشه نوشیدنی آیور را بیرون آورد و به او داد.

او با دیدن آن لبخند زد و لبخندش تنها پس از نوشیدن جرعه‌ای بیشتر شد.

نوشیدنی آیور خواص بی‌حس‌کننده‌ای داشت و به سارا در آرام کردن ذهن آشفته‌اش کمک کرد.

«متشکرم.»

او پس از پس دادن کوزه، دوباره از نوآ تشکر کرد، نوآ در حالی که منتظر گزارش او بود، آن را با دقت در حلقه فضایی خود ذخیره کرد.

«دو هفته پیش به گرداب بزرگ رسیدیم، شب بود، اما همچنان تصمیم گرفتی...

برای خواندن نسخه‌ی کامل لطفا یک حساب کاربری بسازید. درحال حاضر می‌توانید کتاب تولد شمشیر شیطانی را به‌صورت گروهی و با تخفیف ۱۰ لی ۳۰ درصد خریداری کنید. بعد از یک‌ماه نیز تخفیفات روزانه ۵۰ درصدی برای شما فعال می‌شود.

کتاب‌های تصادفی