نوآ با ورود به آکادمی، رتبه ۴ هنر رزمی خود را کسب کرده بود.

به طور کلی، یک تهذیب‌گر درجه ۴ هنر رزمی، می‌توانست در صورت تسلط کامل، قدرتی به اندازه‌ی یک رتبه قهرمانی نشان دهد.

با این حال، بدن و دانتیان تهذیب کننده‌ای که آن را انجام می‌دهد باید در رتبه مناسبی قرار‌گرفته باشد تا بتواند قدرت کامل خود را نشان دهد.

سه شکل آشورا، از سه حمله قدرتمند و حرکت اساسی تشکیل شده بود که دو جفت بازوی اضافی را بر تنه تهذیب کننده اضافه می‌کرد.

فرم اول، حمله بی‌پایان، حملات تهذیب کننده را چند برابر می‌کرد و او را قادر می‌ساخت که زمانی که تعداد دشمن بیشتر از آنها بود، با آنها بجنگد.

شکل دوم، ترکیب، تمام تیغه‌ها را در یک حمله متمرکز می‌کرد تا یک حمله قدرتمند اما کند انجام دهد، این قوی‌ترین ضربه نوآ تا چند ماه پیش بود.

هنگامی که او وارد رتبه سوم شد، مراکز قدرت او به رتبه مورد نیاز برای اجرای فرم سوم رسیده بودند.

«خلع...»

نوآ در ذهنش فریاد زد و تمرکزش به اوج خود رسید.

رگ‌های سیاه روی بدنش خیلی برآمده و نبض زنان بودند، ماهیچه‌هایش تا حد خود کشیده می‌شدند، به نظر می‌رسید که اندام‌هایش به دلیل فشار وارده به آن‌ها بخاطر آن حمله، در حال درهم شکستن بودند.

هنگامی که بازوهایش ژست لازم را ایجاد کردند، رگ‌هایش پاره شدند، او آن فرم را مدت‌ها پیش حفظ کرده بود، اما همیشه ضعیف‌تر از آن بود که از آن استفاده کند.

در دنیای آهسته‌ای که در چشمان نوآ منعکس می‌شد، چهار سایه از شمشیرهای او بیرون زد.

نوآ در حالی که دویدن را از سر گرفت، آه خسته‌ای کشید، صدمات ناشی از فراتر رفتن از حد بدنش، به لطف مایع نفس در سیستم گردش خون او، در چند ثانیه بهبود یافت.

یکی از چهار اژدهایی که حمله کرده بودند جلوی او بود، اما نوآ به سادگی به سمت آن حرکت کرد، انگار دیگر اژدها، تهدیدی نبود.

وقتی نوآ به آن رسید، بدن اژدها به نصف تقسیم شد و به او اجازه داد تا درست در وسط دو نیمه بدود.

سه اژدهای دیگر هم همینطور بودند، آن...