«کتاب حاوی تکنیک کپی رو به من بده.»

نوآ این دستور را داد... دقیقا وقتی بازرسی تمام کتب و طومارهای مربوط به تاریکی را تمام کرد.

روح حلقه درنگ نکرد، کتابی بزرگ و قدیمی از انبوه اشیا کنار نوآ برخاست و در دستان او فرود آمد.

نوآ با دقت صفحاتش را مطالعه، تکنیک کپی که توسط شیطان آسمانی ایجاد شده بود، عقل انسانی را به چالش می‌کشید، توانست با محدود کردن تعداد کمی از موجودات، جریان بی‌پایانی از موجودات رتبه ۴ ایجاد کند، طبیعی بود که به چنین قدرتی علاقه داشته باشد.

با این حال، او به زودی فهمید که حتی نمی‌تواند معنای خطوط اولیه‌ای که این تکنیک را توصیف می کند، تشخیص دهد.

«این رو میشه یه تکنیک اوج رتبه ۶، شاید حتی یک تکنیک رتبه ۷ در نظر گرفت. با حوزه‌های تخصصی من حتی همخوانی هم نداره...»

نوآ در حالی که به محتویات آن نگاه می کرد آهی کشید.

توضیحات مکتوبی وجود داشت که او می‌توانست بخواند، آنها در مورد محدودیت‌ها و رویه‌هایی که باید برای قرار دادن بسیاری از ترکیب‌ها قبل از فعال‌سازی تکنیک، رعایت شود، راهنمایی می‌کردند.

واضح بود که ثروت یک تهذیب گر، هر چقدر هم که غنی باشد، برای راه اندازی آن کافی نیست.

«آسمون و زمین به من اجازه نمیدن که روش همسویی رو دنبال کنم و منم هیچ دانشی در مورد تشکیلات ندارم. درضمن، مواد خاصی برای محدود کردن جونورای جادویی داخل سازه مورد نیازه، من حتی نمی دونم معنی بعضی از این اسم‌ها چیه...»

نوآ نمی‌خواست به این زودی از چنین تکنیک قوی دست بکشد اما می‌دانست که هرگز نمی‌تواند از آن استفاده کند.

الزامات استفاده از این تکنیک سخت بود، فرد باید در روش همسویی تجربه داشته باشد، بتواند تشکیلات را متوجه شود، بتواند جانوران جادویی را بگیرد و مهار کند، و همچنین مواد عجیب و غریب زیادی داشته باشد.

فقط یک موجود آسمانی می‌توانست آن استانداردها را برآورده کند، حتی تهذیب‌گران در صفوف قهرمانانه به حمایت یک سازمان برای اجرای ا...