فصل ۴۷۱: هارمونی جادوگران رتبه ۴ دارای انرژی ذهنی‌ای بودند که می‌توانست بر دنیای مادی تأثیر بگذارد. همچنین، آنها توانستند اراده‌هایی از وجود خود ایجاد کنند که بخشی از افکار آنها را حمل می‌کرد. باقی مانده تندر عجیب و شیطان آسمانی، هر دو نمونه‌هایی از این عمل بودند و نوآ خواسته‌های آن تهذیب‌گرهای قدرتمند را قبلا برآورده کرده بود، اما هرگز نتوانسته بود یک اراده‌ی ماندگار از خود را بسازد. اما پس از چند ماه خو گرفتن با دریای آگاهی رتبه چهارم، بالاخره موفق به انجام این کار شده بود. این فرد سیاه، از افکار متراکمی شکل گرفته بود که نفرت نوآ را نسبت به هر کس و هر چیزی که سعی در کنترل و استثمار کردنش را در سر داشته را با خود حمل می‌کرد. ریس، خانواده سلطنتی، آسمان و زمین، نفرتی که آنها را مورد هدف قرار داده بود حالا به شکلی از انرژی ذهنی درامده بود که نوآ می‌توانست برای نیازهای خود از آن استفاده کند. البته نوآ هنوز از ایجاد اراده‌ای که بتواند فکر کند بسیار دور بود، نمی‌شد این اراده را با تندر عجیب و یا شیطان آسمانی مقایسه کرد. - این باید کافی باشه. نوآ در حالی که انگشتی را روی پیشانی‌اش فشار می‌داد و به آرامی با یک حرکت کششی آن را از خود جدا کرد. اراده‌ی نوآ با انگشتش بیرون کشیده و بعد در عالم مادی ظاهر شد، این اراده فقط به اندازه مشت یک انسان و در هوا شناور بود اما چشمانش به‌سرعت به‌سمت بدن نوآ رفت. اراده، نگاه پر از نفرت بدن نوآ را تجزیه و تحلیل کرد، به‌نظر می‌رسید آماده هجوم به او باشد اما سخنان نوآ جلویش را گرفت. نوآ در حالی که به زن زنجیر شده به دیوار اشاره می‌کرد گفت: «من نه، حداقل هنوز نه.» اراده‌اش سر خود را به سوی برده چرخاند و قبل از شیرجه رفتن مستقیم در بدن او، لبخندی تهدیدآمیز نشان داد. نگاه برده لرزید و با تغییراتی که در بدنش رخ می‌داد از خواب بیدار شد، اما نمی‌توانست بفهمد که چه خبر شده. انگار یک نیروی خارجی در حال بلعیدن چیزی در ...