فصل ۴۸۵: خون ایوان بدون فاش کردن چیزی درگذشت، تنها سرنخ در مورد منشاء او رون‌های درج شده بر روی پوستش بود. نوآ به لاشه نگاه کرد، فوران خون از دو سوراخ روی بدنش خیلی زود متوقف شد، زمانی که نوآ آن زخم‌ها را تجزیه و تحلیل می‌کرد واقعا از قدرت و حرکتش احساس رضایت کرد. - یه تهذیبگر رده قهرمان قدرتمند به‌دست من شکست خورد، یعنی من بیش از نصف راه رو تا پشت سر گذاشتن این قلمرو طی کردم. نوآ در حالی که نبرد را در ذهنش مرور می‌کرد در فکر رفته بود. فرد تهذیب‌گر دارای بدن رتبه ۴ در رده بالا بود، نوآ حدس می‌زد که توانایی آن به حرکت سریع دستانش مرتبط باشد. با این حال، حتی اگر رتبه بدن ایوان بالاتر از این‌ها بود هم نمی‌توانست با بدن نوآ مقایسه شود. همچنین ایوان در روش‌های تهاجمی خود محدود بود. فقط رتبه ۴ دانتیان او هنر رزمی او را به شدت تهدیدآمیز می‌کرد وگرنه طلسمی که استفاده ‌کرد آنچنان عجیب و فوق‌العاده نبود. حتی دیواری که خلق کرده بود هم تنها توانست شعله‌های آتش نوآ را دفع کند ولی هیچ توانی برای کند کردن توان بدنی نوآ در خود نداشت. با این حال، عمدتاً به لطف بدنش بود که نوآ توانست او را سریع شکست دهد، مایع نفس درون دانتیانش به سادگی به او اجازه نمی‌داد به آرامی دفاع خود را که مطابق با خطرناک‌ترین حملات او آماده شده بود را از بین ببرد. - طلسم لرزش ذهنی و طلسم پنجه‌های روحی عالی هستن، اما اگه تهذیب‌گر آمادگی کافی رو داشته باشه، به راحتی می‌تونه در مقابلشون ایستادگی کنه و این‌بار هم فقط زمانی موفق شدم با پنجه‌های روحیم به اون ضربه بزنم که پنجه‌ها رو داخل شعله‌های آتیشم پنهان کرده بودم. تجزیه و تحلیل کردن مبارزاتش همیشه باعث می‌شد تا نوآ بتواند نقاط ضعف سبک مبارزه خود را دیده و در حال حاضر واضح‌ترین نقص او، نبود نفس قدرتمند برای تقویت توانایی‌هایش بود. در حالی که نوآ در افکارش غوطه ور بود، آگاهی قدرتمندی او را فرا گرفت. نوآ آن حس را شناخت و در حال تعظیم به سمت آن چرخید و در...