فصل ۴۹۲: مصیبت آسمان - هدفش من نیستم. نوآ وقتی هاله ابرها را حس کرد، متوجه شد که هدف آنها جایی خارج از عمارت اوست، به همین خاطر بال‌های هی‌لونگ پشت سرش باز شد و او را در هوا بالا برد، همراه خونی او عملاً اوج حالت خود را بازیابی کرده بود، فقط چند روز دیگر تحت انرژی تغذیه‌ بدنی نوآ نیاز داشت تا کاملاً به ثبات برسد. آگاهی نوآ جزیره کوچکش را فرا گرفت و خیلی زود دلیل آن را پشت ابرهای سیاه پیدا کرد. در یک مکان مشخص در کنار ساحل، یک تهذیب‌گر تنومند روی شن‌ها نشسته و دور بدنش توسط هاله‌ای ارغوانی روشن شده بود. نوآ بلافاصله تهذیب‌گر را شناخت، او بروس بود. همان تهذیب‌گر رتبه ۳ که زمانی به عنوان رهبر گروه دزدان فرقه شیطان تعقیب‌گر فعالیت می‌کرد و سال‌ها در اوج مرحله جامد مانده بود. حالا اما او در تلاش بود تا به یک تهذیب‌گر رتبه ۴ تبدیل شود! فهمیدن ماجرا برای نوآ سخت نبود. بروس سال‌ها بود که در اوج رتبه سوم قرار داشت و فقط کمبود تکنیک و مصدومیت سارا او را مجبور به توقف در تهذیب کرده بود. - احتمالاً از جمع کردن امتیاز شایستگی در اون‌سال‌ها برای خریدن تکنیک تهذیب رتبه چهارم استفاده کرده، اون احتمالا باید استعداد عنصر آتش رو داشته باشد پس خریدن تکنیک نباید اونقدرا براش گرون درومده باشه. موندم که به اندازه کافی آمادگی داره یا نه. نوآ در حالی که به نزدیکی بروس پرواز می‌کرد با خودش فکر می‌کرد، می‌خواست ببیند آیا می‌تواند نفس منتشر شده توسط ابرهای سیاه را پس از نابودی آنها جذب کند یا نه. البته اگر شرایط طلب می‌کرد، می‌توانست ابرها را هم نابود کند. «شاهزاده، بذارید همینطوری بمونه. اگه به اون کمکی بکنید مصیبت فقط هدفش رو به شما تغییر میده. بعلاوه این چیزیه که خود اون باید پشت سرش بذار، وگرنه ممکن که پتانسیل و آینده اون تحت تاثیر قرار بگیره.» در حالی که او سعی می‌کرد به بروس نزدیک شود صدای ارشد آیریس در پشت سرش طنین انداز شد، نوآ برگشت تا تعظیم مختصری به سمت پیرمردی که در یک آن حاضر شده بود انجام دهد. نوآ با تعجب پرسید: «گفتید پتانسیل؟» او قبلاً چنین اتفاقی را تجربه کرده بود، اما معنای سخنان ارشد را متو...