فصل ۴۹۳: خفقان ابرهای سیاه در جهات مختلف پراکنده شدند، زیرا شعله‌های آبی در موقعیت خود منفجر شده و یک نفس متراکم در آن‌جا باقی ماند که پایین آمد و به بروس روی زمین رسید. بروس چشمانش را بست در حالی که نفس آسمان و زمین دانتیان او را تغذیه می‌کردند، رنگ پریده او به آرامی در طی این فرآیند برگشت که از پر شدن نفس بدنش خبر می‌داد. سپس، دستانش را روی شکمش به هم چسباند و شعله آبی کوچکی بین آنها شکل گرفت. شعله‌های آتش هنوز روی زمین باقی مانده و آسمان در جهت بروس شروع به پیچ خوردن کرد، شکل هوای اطراف او تحت نیروی مکش تکنیک تهذیبش شروع به لرزیدن و فرو ریختن کرد. شعله بین دستان بروس با جذب نفس که قوانین شعله‌ها را خود حمل می‌کرد، روشن‌تر شد و پس از مدتی در نقطه‌ای که دانتین او بود وارد بدنش شد. وقتی نفس در رتبه چهارم وارد بدنش شد، پوست بروس سرخ‌تر شد، او چشمانش را باز کرد و با احتیاط پایش را در هوا قرار داد و می‌شد انتظاری را در چشمانش دید. به‌نظر می‌رسید پای بروس نوعی جای پا را در هوا پیدا کرده باشد چرا که وقتی پای دیگرش را به جلو فشار می‌داد، لبخندی روی صورتش ظاهر شد، او خیلی زود متوجه شد که می‌تواند در هوا راه برود. بروس در حال پرواز بود! دلیل اینکه تهذیب‌گران رده قهرمانان می‌توانستند بدون کمک طلسم پرواز کنند این بود که نفس رتبه ۴ آن‌ها آنقدر متراکم بود که به سادگی می‌توانستند روی آن پا بگذارند! - احتمالاً از حالا به بعد اون پیوسته وضعیت خودش رو تثبیت می‌کنه تا برای انجام مصیبت زمین آماده بشه، هایو یک تهذیب‌گر رده قهرمان دیگه به‌دست آورده. شرط می‌بندم که اتفاقات مشابهی داره در همه جای قاره رخ میده، من اصلا نمی‌تونم عقب بمونم. نوآ در حالی که آخرین نگاهش را به بروس انداخت، به عمارت خود برگشت. او تنها در رده سوم قرار داشت اما قرار بود مستقیماً نفس جامد را جذب کند، او می‌دانست که زمان حضور در مرحله مایع کوتاه خواهد بود. همچنین، ...