_ کشور اوترا مجبور شده بود به تهذیب‌گران رده قهرمان از خاندان‌های اشراف اجازه دهد برای برابری با سرعت اکتشاف امپراتوری شاندال در قاره جدید وارد عمل شوند.

البته این اجازه شامل همه خاندان‌های اشراف نمیشد.

خاندان اِلباس در عین حال که به اشراف وفادار به خود این اجازه را میداد، برای کاهش خطر جنگ داخلی به قوی‌ترین خاندان‌های اشراف مخالف نیز این اجازه را داد.

کاملا واضح بود که فقط خاندان‌های بزرگ اجازه‌ی ورود به سرزمین‌های جاودان را داشتند؛ البته حتی اگر همچین اجازه‌ای به خاندان‌های متوسط و کوچک هم داده می‌شد خود آن‌ها توانایی فرستادن تهذیب‌گران سطح قهرمانی را نداشتند.

همچنین با اینکار می‌توانستند وفاداری بسیاری از خاندان‌های بزرگ و پر نفوذ را بدست بیاورند، بدین ترتیب آن‌ها علاوه بر وفاداری خاندان‌های بزرگ وفاداری‌خاندان‌های ضعیف‌تر دنباله روی این خاندان‌ها را نیز بدست می‌آوردند.

مردی میانسال با موهای طلایی بلند هنگام پرواز بر فراز دشت برفی می‌گفت:

«می‌فهمم که این سرزمین سرشار از ثروته ولی هیچ ثروتی نمی‌تونه جای پسر ازدست رفتمو برام جبران کنه»

زنی در کنار او پرواز می‌کرد پاسخ داد:

«لرد مولوس، پسرت به دست جنایتکاران مرد، هیچ مدرکی مبنی بر دست داشتن خاندان من توی حادثه وندورا وجود نداره.»

لرد مولوس پاسخ داد:

«همف، خاندان الباس خاندان‌های فرعی خیلی زیادی داره، ممکنه کار یکی ازاونا باشه و حتی خودتونم ندونید.»

.

این دو تهذیب‌گر رده قهرمان که برفراز دشت سفید درحال گفت‌وگو بودند، فرد مولوس و لوئیس الباس بودند که یکی نجیب در مرحله مایع و دیگری یک سلطنتی در مرحله گازی بود.

«فرد، ما بیش از سه دهست که با هم دوستیم؛ خاندان الباس همین الانشم به خاندان شما برای قر...