فصل ۵۳۳ - ۵۳۳. جراحات

انفجاری فضایی را که نوآ دفاع خود را با شعله‌های آتش مستقر کرده بود پر کرد و به دلیل وسعت انفجار، آسمان قرمز شد.

نوآ قبل از اینکه تحت تأثیر گرمای ناشی از حمله فرد قرار گیرد، احساس کرد موجی از نیرو بدنش را پر می‌کند.

طلسم سیاه چاله قسمتی از نفس موجود در حمله را جذب کرد ولی کافی نبود و لایه‌های دفاعی جلوی پوسته لاک پشت با پیشروی شعله‌ها شکستند؛ با اینکه لایه‌های بیشتری ایجاد ‌می‌شدند، اما نتوانستند با پیشروی گرما همگام شوند و شعله‌های آتش، خیلی زود به پوسته لاکپشت رسیدند و سطح آن را پر از ترک کردند.

همراه خونی نوآ با شکسته شدن پوسته‌اش از درد فریاد زد، شعله‌های آتش، بدنش را سوزاند و بخاطر تحمل آن درد، شکاف‌هایی روی بدن نیمه شفافش در دریای هوشیاری نوآ ظاهر شد.

سپس حمله فرد به شکلِ اثیریِ نوآ که در داخل همراه خون پنهان شده بود رسید، نوآ احساس کرد سوزشی بدنش را پر کرده است و از طریق طلسم، شکل اثیری او را مجروح کرد.

قدرت پشت حمله فرد حتی از شعله‌های اژدهای نفرین شده رتبه ۵ در دره گرانیتی فراتر رفته بود، نوآ احساس کرد که اندام‌های داخلی اوبخاطر گرمای باورنکردنی ناشی از آن حمله می‌جوشند.

با این حال، تنها پس از چند ثانیه، شعله‌های آتش پراکنده شدند، آسمان به رنگ لاجوردی طبیعی خود بازگشت و بدن نوآ دوباره در آسمان قابل رویت شد.

دود سفیدی از بدن نوآ بیرون می‌آمد، تکه‌های پوست سوخته‌ای در زیر ردای پاره‌شده‌اش دیده می‌شد و حتی هنگام نفس کشیدن، دود از دهانش بیرون می‌آمد، انگار چیزی در درونش می‌سوخت.

- اون حرومزاده!!

نوآ در حالی که انرژی جذب شده توسط طلسم سیاهچاله را به سمت جراحات خود هدایت می‌کرد، در ذهن خود فرد را لعن و نفرین می‌کرد، او همچنین از تکه‌هایی از بدن جانور جادویی داخل حلقه‌اش نیز برای درمان خود استفاده کرد.

قدرت...