فصل ۶۱۳ . مورچه ها

در آن لحظه، شیطان تعقیب گر رفت و نوآ در دراز کردن دستش به سمت طومار روی زمین تردید نکرد.

طومار حاوی شرح نبرد بین تهذیب ‌گران رتبه ی ۶ و یک موجود شبه رتبه ۷ بود، او به سادگی نتوانست جلوی خود را از غوطه ور شدن در محتوای آن بگیرد.

نوآ به زودی فهمید که شیطان تعقیب گر فقط چند برداشت را به شرح نبرد اضافه نکرده بود.

پدر سالار وقت گذاشته بود تا افکار و احساساتی را که با تماشای حملات دیگر نیرو ‌ها در ذهنش به جریان افتاده بود را یادداشت کند و سعی کرده بود آنها را به آنچه در مورد فردیت آنها می‌دانست مرتبط کند.

- دست راست یزدان مثل یه بلای طبیعی رفتار میکنه، اون جدا از این دنیا و ستمگره. من فقط میتونم اونو مثل مصیبتی توصیف کنم که پیرو دستورات یزدان امپراتوریه.

- دست ‌چپ یزدان شبیه دست راست یزدانه. بادهای اون قدرت یه بلای طبیعی رو حمل می‌کنن، ولی توی اون بادها پرستش عمیقی وجود داره. چاره ای ندارم جز اینکه اونو به عنوان یه مصیبت دیگه از رهبرش در نظر بگیرم.

- ارشد اعظم دایانا، آروم و دقیقه. رعد و برق اون این قدرت رو داره که قطعه سرزمین ‌های جاودانه رو از این سر به اون سر سوراخ کنه، اما با کنترل بی ‌عیب و نقصش میتونه اونو مهار کنه. کنترل اون روی چنین انرژی پر هرج و مرجی، اونو از هر مصیبتی تهدید کننده تر میکنه.

- شاه الباس مغروره، ولی دستاوردهای واقعی اون، غرورش رو جبران میکنن. غرورش از تک تک بافت های بدنش جاری میشه و اون از خودش برای تغذیه ی شعله هاش استفاده میکنه. انگار که میدونه هیچ سوختی بهتر از خودش نیست.

- یزدان امپراتوری انقدر قدرتمنده که حتی زمان هم به اراده ی اون زانو میزنه.

نوآ مطالعه ی برداشت های او را تمام کرد و نتوانست به آخرین عبارت، و جمله ی مربوط به تهذیب ‌گر رتبه ی ۷ خیره نشود.

طومار باعث شد که او دلیل اصلی روحیه ی دمغ شیطان تعقیب ‌گر را بفهمد، اما طومار همچنین به او بینش ‌های هیجان ‌انگیزی در مورد فردیت ‌های نیروهای اصلی داد.

البته که نمیشد از برداشت های او در مورد یزدان چیزی...